- کارکنان اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده، تمایل بیشتری به همکاری با سرپرست پیدا می نماید (کوانگ.هو.تان، ۱۳۷۸، ۵۴).
علاوه بر مواردی که ذکر گردید، صاحب نظران اعلام نموده اند چنانچه کارکنان آموزش ببینند، در انجام کارهای زیر مهارت و انعطاف پذیری زیاد تری خواهند یافت.
- تصدی مشاغل جدید در سایه کسب مهارتهای تازه
- انطباق با شرایط جدید و منحصر به فرد در محیط کار
- شناخت و قبول سیاست ها و مقررات سازمان
- آشنایی و استفاده از روش های متفاوت انجام کار در صورت لزوم
- استفاده از آموزشهای ارائه شده در جهت پیشبرد اهداف سازمانی
- برخورداری از امکان حفظ خود در سازمان و رقابت با نیروهای آموزش دیده تازه نفس
- بهره برداری از آموزش برای ترفیع و ارتقاء شغلی (دعائی، ۱۳۷۷، ۱۵۹).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ب) فواید آموزش برای مدیران
تعلیم و تربیت برای پرسنل تمام سطوح سازمان ضروری و واجب است. ولی به لحاظ اینکه قلمرو تصمیمات مدیران و سرپرستان وسیع و حیطه نظارت و نفوذشان فراگیرتر است و در ضمن وظیفه رهبری و هدایت کارکنان نیز به عهده آنهاست، برنامه های آموزش و پرورش آنها باید از محتوای متنوع تر و غنی تری برخوردار باشد (میرسپاسی، ۱۳۷۷، ۲۶۴).
برخی از فواید آموزش مدیران و سرپرستان عبارتند از:
- توجیه و آماده سازی کارکنان جدید و آنهایی را که از طریق انتقال به کار گمارده می شوند را ساده می کند.
- اطلاعاتی را برای اجرای قوانین استخدامی و ایجاد فرصث های استخدامی برابر فراهم می کند.
- اطلاعاتی را در زمینه سایر قوانین دولتی و سیاست های اداری فراهم می کند.
- اجرای سیاست ها و مقررات سازمانی را ساده می کند.
- جو مناسبی را برای یادگیری، رشد و هماهنگی به وجود می آورد. مدیریت مبتنی بر پیشگیری را پیش از آنکه فاجعه ای پدید آید، بر می انگیزد.
- به افزایش مهارت های رهبری، انگیزش، وفاداری، دیدگاه های بهتر و سایر ویژگی هایی که کارکنان و مدیران کامیاب به طور معمول ظاهر می کنند، کمک می کنند (باقری زاده، ۱۳۷۸، ۵۵).
- نیروی انسانی مورد نیاز را قادر به تأمین آنها از طریق بازار کار نیستند، تأمین می نمایند (سعادت، ۱۳۸۴، ۱۷۵).
ج) فواید آموزش برای مشتریان و افراد خارج از سازمان
روشن است که تأثیرات آموزش تنها محدود به داخل سازمان نمی شود. و بازتاب آن را می توان هم در درون و در بیرون سازمان مشاهده نمود. حتی در مواقعی سازمان ها بایستی جهت جلب و حفظ مشتریان خود (در حال حاظر که مشتری محوری، رویکرد غالب موسسات و سازمان هاست) به عمد و آگاهانه، برنامه های کارآمدی را به مرحله اجرا گذارند. با آموزش مشتریان می توان به نتایج سودمندی از قبیل موارد ذیل دست یافت.
- ارائه و ارتقاء آگاهی در مورد تولید و خدمات سازمان به مشتریان
- حفظ مشتریان به روش های علمی و مطلوب
- ایجاد حس وفاداری در مشتریان نسبت به سازمان
د) فواید آموزش برای سازمان
آموزش، هر تأثیر و فایده ای در هر سطحی که بگذارد نهایتاً تمامی این تأثیرات و فواید به سازمان بر میگردد. اصولاً از ابتدای کار نیز، هدف از طراحی کلیه برنامههای آموزشی و اجرای آنها نیل به همین هدف میباشد. در واقع می توان گفت فواید آموزش مدیران، کارکنان و مشتریان همگی واسطه و وسیله ای هستند تا سازمان به نحو بهتری اهداف و مقاصد خود را تحقق بخشد. پس تمامی فوایدی که برای سه گروه قبلی گفته شد فواید آموزش سازمان نیز محسوب می شود. با این حال، در ذیل به برخی دیگر از فواید آموزش برای سازمان به اختصار اشاره مینماییم.
- افزایش بهره وری سازمان ها با بهبود عملکرد فردی، تیمی و مشارکتی بر حسب ستاده، کیفیت و سرعت
- توسعه فرهنگ مثبت عملگرایی در سازمان در جهت بهبود عملکرد (حاجی کریمی و رنگریز، ۱۳۷۹، ۲۷۰).
- میسر نمودن پیشرفت سازمانی از درون
- کاهش هزینه در بسیاری از زمینه ها مانند تولید، منابع انسانی، امور اداری و …
- بهبود ارتباطات سازمانی
- ایجاد جو مناسب برای رشد و ارتباط (باقری زاده، ۱۳۷۸، ۵۳).
- اعتلاء کمی و کیفی سطح اثربخشی کار
- ایجاد امکان رشد در زمینه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به ویژه از جهت پیشرفت تکنولوژی و اقدام برای خودکفایی (کاظمی، ۱۳۷۶، ۱۰۶).
ضرورت و اهمیت آموزش سازمانی
در دنیای کنونی، از طرفی مشخصه بارز محیطهای سازمانی تغییراتی است که به طور شگرف در زمینه تکنولوژی اطلاعات، روش انجام وظایف و … بوجود آمده است و از طرفی رقابت تنگاتنگ بین شرکتها و سازمانها برای حفظ و تداوم خود وجود دارد. در این میان کیفیت تعیینکننده و محور اصلی این کشمکش میباشد. پس شرکتها و سازمانها ناگزیر از اتخاذ شیوه هایی جهت انطباق خود با این تغییرات می باشند و از آنجا که نیروی انسانی کار آمد، با ارزشترین منبع هر سازمانی به حساب می آید قسمت اعظم سرمایه گذاری ها معطوف به نیروی انسانی گردیده است. مهمترین ابزاری که به این منظور مورد استفاده قرار می گیرد آموزش است که با هدف ارتقاء کیفی سطح مهارت، دانش و نگرش افراد موجب توانمندی افراد در ایفای وظایف خود و کامیابی سازمان مورد استفاده قرار می گیرد.
آموزش و خودآموزی امروزه برای هر سازمانی از ضروریات است. زیرا تغییرات سریع محیطی را تنها با در اختیار داشتن کارکنان آزموده می توان تبدیل به فرصتهای رشد کرد. توجه به افزایش توان کارکنان همواره میتواند سرمایه گذاری صحیحی محسوب شود که نتیجه مطلوب در لحظات حساس برای سازمان خواهد داشت. پس ماموریت سیستم آموزشی، آماده سازی و پرورش نیروی کار و تجهیز تخصصی و فنی این نیرو در جهت انجام صحیح و موثر وظایف محوله و افزایش قابلیت انعطاف سازمان در مقابل تغییرات محیطی است (روشن و همکاران، ۱۳۷۵، ۹۱).
امروزه به سبب تغییرات سریع تکنولوژیکی و افزایش دانش و اطلاعات، آموزش بیش از پیش، در سازمان ها مورد توجه قرار گرفته و به عنوان محور توسعه ی جوامع قلمداد می شود. اگر منشور توسعه ی سازمان ها را یک هرم چهار وجهی در نظر بگیریم، وجوه آن عبارت خواهند بود از: توسعه آموزشی؛ توسعه فنی و تکنولوژیکی؛ توسعه فرهنگ سازمانی؛ توسعه مالی و اقتصادی رکن اساسی این منشور توسعه ی آموزشی است. چنانکه انتظار می رود هر یک از ابعاد توسعه دارای ارتباط تعاملی چند جانبه با یکدیگر هستند و توسعه ی کلی در مرکز هرم قرار دارد و هر یک از ابعاد توسعه ی سازمانی نیز وابستگی بنیادی به توسعه ی آموزشی دارند. بنابراین میزان توسعه ی آموزشی، از عوامل عمده ی تأثیرگذار و نیز تعیین کننده ی دیگر ابعاد توسعه و همچنین میزان توسعه ی کلی سازمان هاست (ابطحی، ۱۳۸۳، ۱۶۵).
توسعه مالی و اقتصادی
توسعه فنی و تکنولوژیکی
توسعه فرهنگ سازمانی
توسعه آموزشی
شکل ۹-۲: منشور توسعه سازمانی (ابطحی، ۱۳۸۳: ۱۶۵)
موسسات و سازمانها به دلایلی چند به آموزش نیروی انسانی خود می پردازند.
۱- آموزش کارکنان برای استفاده از تجهیزات، فرایند ها و خط مشی های جدید
تاثیر آموزش بر این فرض استوار است که سازمان وقتی می تواند توسعه و بهبود یابد که افراد آن به طور “سیستماتیک"و مداوم با “تکنولوژی"جدید شغلی آشنا شوند و در جهت بهسازی و رشد و توسعه خود گام بردارند و طرز روبرو شدن با تغییر و نقش داشتن در آنرا یاد بگیرد (باقرزاده، ۱۳۷۸، ۱۰۹).
تغییر و تحول در بطن هر برنامه توسعه نهفته است، و جزء لایتجزی آن محسوب می شود. بدیهی است توانمندی سازمان در تطبیق خود با تغییرات محیطی منوط به وجود کارکنان آزموده و آماده برای مواجه شدن با شرایط متفاوت است. این مسئله مأموریتی خطیر را برعهده سیستم آموزش سازمان می گذارد و آن آماده ساختن نیروها برای قبول و پذیرش و همگامی با تغییرات است (روشن و همکاران، ۱۳۷۵، ۱۰۹).
به طور کلی روش های جدید انجام کار از قبیل نرم افزار جدید کامپیوتری، خط مشی جدید ایمنی و ماشین الات جدید، اغلب نیاز به آموزش کارکنان دارند، چنین آموزشهایی معمولا بر مبنای الزامات خط مشی های جدید، تجهیزات و فرایند ها طراحی می شوند و استفاده از روش تجزیه و تحلیل شغل می تواند در این راستا سودمند باشد (راهنمای شاغلین، ۲۰۰۲، ۶۵).
۲- آموزش جهت برطرف نمودن مسائل عملکردی کارکنان خاص و یا گروههایی از کارکنان
در برخی از مواقع آموزش به این دلیل مورد نیاز است که کارکنان وظایف کاری خود را به نحو صحیحی انجام نمی دهند. هر گاه که چنین معضل عملکردی تشخیص داده شد آن معضل بایستی به دقت تجزیه و تحلیل شود تا علت آن معلوم گردد. اگر معضلات عملکردی ناشی از فقدان دانش و یا مهارت باشد می توان آن را از طریق آموزش برطرف نمود ولی اگر به دلایلی دیگر نامناسب بودن طراحی فرایند های کار باشد، مسائل آموزشی کارکنان نمی تواند گره گشا باشد (راهنمای شاغلین، ۲۰۰۲، ۶۵).
نه تنها با آموزش سازنده می توان مشکلات عملکردی کارکنان را از میان برداشت بلکه در مورد سایر رده های سازمانی نیز می توان از آن استفاده نمود. شکایت و نارضایتی در محیط کار غالباً ناشی از مدیریت ضعیف و بیاثر است و معمولا با آموزش دادن مسئولان در زمینه های مختلف مانند روابط کاری، روابط انسانی و رهبری می توان اینگونه مشکلات را حل نمود (سعادت، ۱۳۸۴، ۱۷۵).
۳-آموزش کارکنان جدید جهت رفع نواقص مهارتهای عمومی و بنیادی
سازمانها ممکن است به این نتیجه برسند که کارکنان آنها فاقد مهارتهای بنیادی (خواندن، ریاضی) و یا داشتن مهارتهای عمومی هستند و لذا به آموزش کارکنان خود در این زمینه مبادرت می ورزند. هرچند در این حالت ایدهآل کارکنان این گونه مهارتها را از طریق تجربه آموزشی کسب مینمایند (راهنمای شاغلین، ۲۰۰۲، ۶۵).
۴- آموزش رویه ها، ابزارها و فرایند های خاص به کارکنان جدید
هیچ کس در بدو ورود به سازمان با تمام جنبه ها و زیرو بمهای شغل خود آشنا نیست و باید مدت زمانی بگذرد تا هرکس کار را به خوب یاد بگیرد. برگزاری دوره های آموزشی با سرپرستی مربیان کار آزموده و با تجربه زمان یادگیری را به حداقل می رساند و باعث افزایش بازده کارکنان می شود (سعادت، ۱۳۸۴، ۱۷۴).
۵- آموزش جهت ترفیع و ارتقاء کارکنان