مشخص شده است که افزایش سطوح فیبرینوژن پلاسما میتواند توسط عوامل محیطی و ژنتیکی تحت تأثیر قرار گیرد. پلی مورفیسم FGB-455G/A بر روی سطح فیبرینوژن پلاسما تأثیر می گذارد، به صورتی که حالت هموزیگوت آلل جهش یافته FGB-455A، باعث ایجاد سطح بالاتری از فیبرینوژن پلاسما، در مقایسه با حالت هموزیگوت آلل FGB-455G و هتروزیگوت G/A FGB-455 می شود (۹۰).
Michelle و همکارانش (۲۰۰۹) در یک مطالعه بزرگ، فرکانس آللی در این پلی مورفیسم را در بین زنان سالم با نژادهای مختلف بدست آوردند. افراد مورد مطالعه در این بررسی را زنان سفید پوست (۲۵۵۶۵)، آمریکایی-آفریقایی تبار (۴۷۶) و آسیایی (۳۷۰) تشکیل می دادند. در این مطالعه، شیوع آلل جهش یافته A در بین زنان سفید پوست و آسیایی (۹/۲۱%-۲/۱۷%) مشابه بودند و کمترین شیوع این آلل مربوط به زنان سیاه پوست (۶/۶%) گزارش شد (۵).
۱-۱۰-۱- بررسی ارتباط بین پلی مورفیسم FGB-455G/A و خطر ابتلاء به سرطان و ترومبوز :
مطالعات گسترده ای که بر روی تومور انسانی و حیوانی صورت گرفت، ارتباط ویژه ای را بین فیبرینوژن و متاستاز سلولهای توموری نشان می دهد. مطالعات اخیر نشان داد که بین سطوح بالای فیبرینوژن پلاسما و پیشرفت تومور در بین بیماران مبتلا به سرطان روده، مری، ریه، سینه، تخمدان، دهانه رحم ارتباط وجود دارد. فیبرین، فیبرینوژن و سایر فاکتورهای انعقادی فعالانه نقش مهمی در رشد سلولهای توموری، تهاجم، متاستاز و حمایت از چسبندگی سلولهای تومور ایفا می کنند (۱۱۷،۱۱۶،۱۰۶،۱۱۱،۶۱،۵۴).
در مطالعه ای (۲۰۱۳) نشان داده شد که افزایش سطح فیبرینوژن پلاسما با خطر ابتلاء به ترومبوز ریوی (همراه با ترومبوز وریدی) در ارتباط است اما با ترومبوز وریدی به تنهایی در ارتباط نمی باشد (۵۵).
در مطالعه ای (۲۰۰۵) نشان داده شد که اختلاف معنی داری بین فراوانی آللی FGB-455A در بیماران مبتلا به ترومبوز ریوی و وریدی و گروه شاهد وجود ندارد (۲۶).
در مطالعه ای (۲۰۰۲) دیگر که بر روی پلی مورفیسم FGB-455G/A و خطر ابتلاء به ترومبوز وریدی صورت گرفت؛ فراوانی ژنوتیپ های GG ، GA و AA در بین بیماران ترومبوز وریدی (۱/۵۳%، ۴۱%، ۹/۵%) و گروه شاهد (۶/۵۱%، ۱/۴۲%، ۳/۶%) مشابه بودند. این اطلاعات نشان می دهد که پلی مورفیسم ژن FGB-455G/A با افزایش خطر برای ترومبوز وریدی مرتبط نیست (۸۹).
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۱-۱۱- بازدارنده ی فعال کننده پلاسمینوژن۱ (PAI-1):
Dawson و همکارانش (۱۹۹۳) برای اولین بار پلی مورفیسم حذفی/دخولی در پروموتر ژنPAI-1 را شناسایی کردند. جایگاه این پلی مورفیسم در موقعیت ۶۷۵ جفت باز قبل از ناحیه شروع ترجمه قرار گرفته است (۳۲). ژنPAI-1 بر روی کروموزوم ۷ قرار دارد و دارای ۸ اینترون و ۹ اگزون می باشد (شکل ۱-۷) (۱۱۵).
شکل(۱-۷) : موقعیت ژن PAI-1(7q22.1) (48)
بازدارنده ها ی فعال کننده های پلاسمینوژنی (PAIs) به عنوان یک گروه از خانواده پروتئیناز سرین (سرپین) محسوب می شوند که ویژگی مشترکشان دارا بودن آرژنین در مرکز واکنش آنها است. اعضای آنها شاملPAI-1، PAI-2 ، PAI-3 (پروتئین C غیرفعال)، پروئیناز نکسین۱ (PN-1) می شود.
PAI-1یک زنجیره منفرد از گلیکوپروتئین با وزن مولکولی ۴۵ کیلو دالتون است؛ این بیان می کند اکثر سلولهای مختلف اعم از سلولهای ماهیچه ی صاف فیبروبلاست ها، سلولهای اندوتلیالی، هپاتوسیت ها و پلاکت ها به عنوان منبع اصلی PAI-1 محسوب می شوند. نیمه عمر PAI-1فعال شده کمتر از یک ساعت است و به سادگی به شکل پایدار و غیرفعال تبدیل می شود. بیان PAI-1با اکثر فاکتورهای درونی (اعم از فاکتورهای رشد، سیتوکینازها، هورمون ها و لیپیدها) و فاکتورهای بیرونی (به عنوان مثال فاکتورهای تخریب کننده DNA و آسیب های فیزیکی به آن) کنترل وتنظیم می شوند؛ بعلاوه PAI-1 در تنظیم فیبرینوژن گردش خون و کنترل ترومبوز نقش دارد (۲۹).
مطالعات متعددی نشان داده اند که آلل جهش یافته ۴G در مقایسه آلل ۵G با فعالیت بیشتر PAI-1همراه است و فراوانی های بالاتر از آلل ۴G سطوح پلاسمای PAI-1 را افزایش می دهد (۱۱۵). همچنین پلی مورفیسم (۴G/4G) PAI-1-675، خطر ابتلاء به DVT را افزایش می دهد (۹۶).
در مطالعه ای که توسط Gohil و همکارانش (۲۰۰۹) بر روی ۱۸۰۰۰۰ فرد سالم صورت گرفت، شیوع آلل جهش یافته ۴G در سفید پوستان (۵۲%)، اسپانیایی ها (۳۸%) و در تبار آفریقایی- آمریکایی (۲۸%-۱۳%) بدست آمد (۴۰).
۱-۱۱-۱-بررسی ارتباط بین پلی مورفیسم PAI-1-675 (4G/5G)و خطر ابتلاء به سرطان و ترومبوز:
فاکتورPAI-1 احتمالاً در توسعه و پیشرفت سرطان نقش دارد، بنابراین بیان این پروتئین در تومورها بعنوان یک فاکتور پیش آگهی دهنده در تشخیص بسیاری از سرطان ها می باشد (۱۰۳).
در مطالعه ای (۲۰۱۱) ارتباط پلی مورفیسمPAI-1-675 (4G/5G) و خطر ابتلاء به سرطان اندومتر در زنان تایوان مشخص شد. طبق این پژوهش، شیوع فراوانی ژنوتیپی ۴G/4G و آللی ۴G در بین بیماران مبتلا به سرطان آندومتر بالاتر از گروه شاهد بود؛ این مطالعه نشان می دهد که افراد با ژنوتیپ ۴G/4G در معرض خطر بالاتری برای ابتلاء به سرطان اندومتر می باشند (۸).
در مطالعه ای دیگر (۲۰۰۳) که بر روی ارتباط پلی مورفیسم PAI-1-675 (4G/5G)و ترومبوز وریدی صورت گرفت، فراوانی آلل ۴G در بیماران مبتلا به ترومبوز علامت دار در مقایسه با گروه شاهد بیشتر گزارش شد (۹۷).
نقش میوم در ناباروری بحث های زیادی را در سالهای اخیر به همراه داشته است. متوسط هزینه مراقبت های بهداشتی در ایالات متحده امریکا در زنان با میوم رحمی، ۲/۳ برابر بیشتر از زنان فاقد میوم می باشد. باوجود اهمیت و شایع بودن میوم ها، در سالهای اخیر تحقیقات چندانی در مورد آن انجام نشده است که شاید به این علت باشد که میوم ها با وجود علائم ناراحت کننده خود بندرت موجب مرگ ومیر می شوند (۴۴).
در نتیجه با توجه به شیوع بالای این بیماری و عوارض بالینی، اجتماعی، اقتصادی آن، تشخیص زودرس در افراد مستعد ابتلاء به میوم، به منظور ارائه پیش آگهی های درمانی و روانی مناسب، بسیار مؤثر می باشد.
۱-۱۲- اهدف :
۱-۱۲-۱- اهدف کلی :
بررسی ارتباط پلی مورفیسم ژنتیکی PT(rs1799963) و استعداد ابتلاء به میوم رحمی
بررسی ارتباط پلی مورفیسم ژنتیکیFGB (rs1800790) و استعداد ابتلاء به میوم رحمی
بررسی ارتباط پلی مورفیسم ژنتیکی PAI-1(rs1799889) و استعداد ابتلاء به میوم رحمی
۱-۱۲-۲- اهداف جزئی :
بررسی رابطه بین سن و خطر ابتلاء به میوم رحمی در جمعیت مورد مطالعه
شیوع پلی مورفیسم ژنتیکی PT(rs1799963) در جمعیت مورد مطالعه
شیوع پلی مورفیسم ژنتیکی FGB (rs1800790) در جمعیت مورد مطالعه
شیوع پلی مورفیسم ژنتیکی PAI-1(rs1799889) در جمعیت مورد مطالعه
فصل دوم
مواد و روش ها
۲-۱- مقدمه :
جامعه آماری مورد مطالعه را ۷۰ فرد مبتلا به میوم رحمی که بیماری آنها توسط پزشک متخصص زنان و با اتکاء به تکنیک های لاپاراسکوپی تأیید شده است و ۷۰ فرد سالم به عنوان گروه شاهد، تشکیل می دهند. نمونه های افراد بیمار و سالم از بیمارستان حضرت زینب (س) شیراز جمع آوری گردید. در مورد کلیه افرادی که در این مطالعه شرکت کردند، در ابتدا مشاوره ژنتیک انجام شد و افراد رضایت خود را با پر کردن فرم رضایت نامه جهت انجام مراحل مختلف اعلام کردند. در ابتدا ۵ سی سی خون وریدی از افراد سالم و بیمار مبتلا به میوم رحمی، در لوله استریل حاوی EDTA گرفته شد. پس از خونگیری و انتقال نمونه ها به آزمایشگاه، استخراج DNA به وسیله کیت BioRon صورت گرفت؛ سپس به کمک روش ARMS-PCR نواحی ژنی در برگیرنده تغییرات پلی مورفیسمی PAI-1 (4G/5G) ، فاکتور II ((G20210A و β فیبرینوژن -۴۵۵G/A)) تکثیر شدند. مواد و وسایل لازم جهت انجام مراحل مختلف آزمایش در جداول (۲-۱) و (۲-۲) آورده شده است.
۲-۲- مواد و وسایل لازم جهت انجام آزمایشهای مولکولی(استخراج،PCR و الکتروفورز) :
جدول(۲-۱): مواد لازم جهت آزمایشهای مولکولی
کشور سازنده | شرکت سازنده | ماده مورد نظر |
آلمان | BioRon | کیت استخراج از خون |
دانمارک |