B2
سودوموناس
شکل ۱۵-۴- اثرات متقابل ارقام و سطوح کودی از نظر تعداد دانه در خوشه.
همچنین بین ارقام و سطوح کودی اثرات متقابلی وجود داشت (شکل ۱۵-۴). رقم پیشتاز در هر دو صورت کاربرد مایکوریزا به تنهایی و به صورت تلفیقی با کود شیمیایی نسبت به رقم چمران و دیگر سطوح کودی در سطح ۱% اختلاف معنی داری را بوجود آورده بود. در تیمار سودوموناس بین ارقام اختلاف معنی دار مشاهده شد، که طی آن رقم چمران به طور متوسط با تولید۲۴ دانه در خوشه نسبت به رقم پیشتاز با تولید ۵/۲۲ دانه در خوشه برتری داشت. تحقیقات انجام شده بر روی سیب زمینی (Solanum tiobersum L) (31) و چغندرقند (Beta vulgaris L) (32) نشانگر همین مطلب است. در یک آزمایش مشابه، توحیدی مقدم و همکاران (۱۳۸۳) نتیجه گرفتند که استفاده از میکروارگانیسم های حل کننده فسفات باعث افزایش عملکرد و اجزای عملکرد دانه سویا در مقایسه با کودهای شیمیایی می شود (۶).
۳-۴-۴- تراکم خوشه
تراکم خوشه از تقسیم تعداد سنبلچه بر طول خوشه ضربدر عدد ثابت ۱۰ حاصل می شود (۱۵) پس هر عاملی که در افزایش تعداد سنبلچه در مقابل طول خوشه تاثیر گذار باشد، بر تراکم خوشه نیز تاثیرخواهد گذاشت. بین دو رقم چمران و پیشتاز از نظر تراکم خوشه در سطح ۱% و ۵% تفاوت معنی داری حاصل نشد. به گونه ای که رقم پیشتاز با تراکم خوشه ۳۱/۱۸ نسبت به رقم چمران با تراکم ۵۶/۱۷ برتری داشت (شکل ۱۶-۴). بین سطوح کودی در سطح۱% و ۵% اختلاف معنی داری وجود نداشت، ولیکن این سطوح با تیمار کود شیمیایی در سطح ۱% اختلاف معنی داری داشتند (شکل ۱۷-۴). تراکم خوشه، یکی از صفاتی بود که در آن اثرات متقابل بین ارقام و سطوح کودی مشاهده نشد. همبستگی مثبتی بین تراکم خوشه و تعداد دانه در خوشه و طول خوشه مشاهده گردید (جدول ۲-۴)، با توجه به فرمول تجربی تراکم خوشه، هر قدر طول خوشه بیشتر باشد(مخرج کسر)، تراکم خوشه باید کمتر شود، اما به دلیل لحاظ کردن ضریب ثابت ۱۰ در فرمول این امر امکان پذیر نخواهد بود، چرا که ضریب ۱۰ مقدار عددی تعداد سنبلچه در خوشه را ۱۰ برابر افزایش می دهد که این امر می تواند از اثرات طول خوشه بر تراکم خوشه بکاهد، بنابراین مقدار همبستگی مشاهده شده در جدول( ۲-۴) منطقی به نظر می رسد.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
شکل ۱۶-۴- تراکم خوشه در ارقام مورد بررسی.
Ch0B0
شاهد
Ch1B1
مایکوریزا + ۲۵% کود شیمیایی
B1
مایکوریزا
Ch2B0
کود شیمیایی
Ch1B2
سودوموناس + ۲۵% کود شیمیایی
B2
سودوموناس
شکل ۱۷-۴- مقایسه سطوح کودی از نظز تراکم خوشه.
۵-۴- عملکرد دانه (عملکرد اقتصادی)
بین ارقام از نظر عملکرد دانه در سطح ۱% اختلاف معنی داری وجود داشت. رقم پیشتاز با عملکرد دانه معادل ۴۶/۷۶۱۸ نسبت به رقم چمران با عملکرد دانه برابر ۳۴/۵۳۷۶ کیلوگرم در هکتار برتری داشت (شکل ۱۸-۴). به دلیل تاثیر فسفر در پر شدن دانه و نیز اثر کودهای بیولوژیک در افزایش جذب فسفر، تیمارهای استفاده از کودبیولوژیکی نسبت به سایر تیمارها به میزان بیشتری عملکرد دانه را افزایش دادند. همچنین با توجه به این که فعالیت قارچ های حل کننده فسفات ۱۰ برابر باکتری های حل کننده فسفات می باشد (۷۰) در بین سطوح کودی نیز تیمار مایکوریزا + ۲۵% کود شیمیایی نسبت به دیگر سطوح و در مقایسه با شاهد عملکرد دانه بهتری را نشان داد (۴/۷۴۱۵ کیلو گرم در هکتار). تیمارهای سودوموناس + ۲۵% کود شیمیایی با عملکرد دانه ای برابر ۶۸۰۰، کود شیمیایی با ۲/۴۵۰۲، مایکوریزا با ۴/۴۳۱۲، سودوموناس با ۱/۴۲۵۹، شاهد با تولید ۲۴/۱۶۷۲ کیلوگرم در هکتار در مکان های بعدی قرار گرفتند (شکل ۱۹-۴). همچنین بین ارقام و سطوح کودی اثرات متقابل معنی داری در سطح ۱% مشاهده شد (شکل ۱۸-۴). رقم پیشتاز در تیمار مایکوریزا + ۲۵% کود شیمیایی بیشترین عملکرد دانه یعنی ۷۴۶۰ کیلوگرم در هکتار حاصل گردید. در شکل (۲۰-۴) بین دو رقم چمران و پیشتاز در دو تیمار مایکوریزا + ۲۵% کود شیمیایی و سودوموناس + ۲۵% کود شیمیایی در سطح ۱% اختلاف معنی دار وجود داشت، که طی آن رقم پیشتاز برتری داشت و این در حالی بود که رقم چمران در تیمارهای مایکوریزا، سودوموناس و کود شیمیایی نسبت به رقم پیشتاز نتایج بهتری را نشان داد. دلایل افزایش عملکرد دانه در سطوح کودی در گیاهان تلقیح شده با قارچ مایکوریزا، به افزایش جذب عناصر غذایی به ویژه روی و فسفر تولید محرک های رشد، تحمل به خشکی و مقاومت به عوامل بیماریزا های گیاهی گزارش شده است(۱۵؛ ۳۷ و ۵۴). همچنین این افزایش عملکرد دانه ممکن است که به دلیل افزایش سطح جذب ریشه ها از طریق نفوذ میسلیوم قارچ در خاک و برای دسترسی گیاه زراعی به حجم بیشتری از خاک باشد (۱۵؛ ۵۸ و ۱۱۲). که با نتایج آزمایش مزرعه ای وایتلاو و همکاران (۱۹۹۹) در تیمار سودوموناس که ۱۴% افزایش عملکرد دانه مشاهده شد (۱۵۱) و در آزمایش کاپولینک (۱۹۹۱) افزایش عملکرد ۳۰-۱۰% مشاهده شده بود (۸۹)، یکسان بوده است. وانیش (۱۹۹۰) تاثیر مایکوریزا را بر عملکرد و اجزای عملکرد مثبت و معنی دار گزارش کرد (۱۵۲). همچنین شریف (۱۹۹۹) و قاضی الکاراکی و همکاران (۲۰۰۴) گزارش کردند که مایکوریزا و باکتری های حل کننده فسفات تاثیر مثبتی بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه گندم دارند (۱۳۲ و ۷۸). عملکرد دانه با کلیه صفات مورد بررسی در این آزمایش به جز عملکرد بیولوژیک، تراکم خوشه، وزن کاه و کلش و کل ماده خشک همبستگی مثبت و معنی داری داشت (جدول ۲-۴).
شکل ۱۸-۴- مقایسه بین ارقام از نظر عملکرد دانه.
Ch0B0
شاهد
Ch1B1
مایکوریزا + ۲۵% کود شیمیایی
B1
مایکوریزا
Ch2B0