امام علی(ع) فرمودند: «نتیجه قناعت بی نیازی است» (غررالحکم و دررالکلم: ص۳۹۲).
همچنین روایات متعددی در این زمینه در کتب معتبر روایی شیعه وجود دارند (بحارالانوار: ج۷۴، ص۱۸۹ ؛ الکافی: ج۸، ص۲۴۳ ؛ مستدرک الوسایل: ج۱۵، ص۲۳۳ ؛ تحف العقول: ص۳۰ ؛ کنزالفوائد: ج۱، ص۳۰۴).
۴- انفاق
از دیگر ارزش ها و دستورالعمل هایی که در دین اسلام به شدت بر استحباب و مطلوبیت آن تاکید شده است مقوله انفاق است که تاثیر مستقیم در ترسیم الگوی مصرف مسلمانان دارد. منظور از انفاق، پرداخت های مالی واجب و مستحب به افراد مستمند است. «انفاق هم از جهت دایره و محدوده اموالی که مشمول آن است و هم از جهت حکم، مراتبی دارد. از مستحبات گرفته تا وجوب را شامل می شود و بر این اساس شامل انفاق واجب مانند خمس و زکات و انفاق مستحب شامل هرگونه پرداخت مالی که در راستای رضایت خدا صورت می گیرد، می شود. البته در شرایطی که در جامعه فقر وجود داشته باشد، برخی از انفاق های مستحب جنبه الزامی پیدا می کنند» (میرمعزی،۲۳۹:۱۳۸۹).
در باب ضرورت انفاق در جامعه و جایگاه و ارزش آن در رفتار اقتصادی مسلمانان و مومنان، آیات، احادیث و روایات فراوانی در منابع حدیثی وجود دارند که از جمله آنها عبارتند از:
«مَّثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنبُلَهٍ مِّئَهُ حَبَّهٍ وَاللّهُ یُضَاعِفُ لِمَن یَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»
«مَثَل صدقات کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مىکنند همانند دانهاى است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشهاى صد دانه باشد؛ و خداوند براى هر کس که بخواهد (آن را). چند برابر مىکند، و خداوند گشایشگر داناست» (قرآن کریم، بقره:۲۶۱).
قال علی(ع) : «طُوبى لِمَن أنفَقَ الفَضلَ مِن مالِهِ»
امام علی(ع) فرمودند: «خوشا به حال کسی که زیادی مالش را انفاق می کند» (بحارالانوار: ج۶۸، ص۲۸۳).
و همچنین علاوه بر اینکه فقط در سوره بقره بیش از ده آیه پیرامون انفاق و شرایط و اهمیت آن وجود دارد، در آیات (قرآن کریم، بقره:۲۶۵ ؛ انفال:۳ ؛ رعد:۲۲ ؛ ابراهیم:۳۱ ؛ حج:۳۵ ؛ حدید:۷ ؛ سبا:۳۹ ؛ منافقون:۱۰ ؛ شوری:۳۸ ؛ قصص:۵۴ ؛ محمد:۳۸ ؛ نحل:۵۷ ؛ آل عمران:۹۲ ؛ توبه:۱۲۱ ؛ روم:۳۸). و نیز روایات (الکافی: ج۴، ص۴۳ ؛ من لایحضره الفقیه: ج۴، ص۴۱۲ ؛ وسائل الشیعه: ج۱۶، ص۲۸ ؛ مستدرک الوسایل: ج۷، ص۱۰۷ ؛ غررالحکم و دررالکلم: ص۳۷۶). بسیار دیگری به بحث از انفاق پرداخته شده است.
۵- تبرج مطلوب برای زن
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
از دیگر عناصری که در نظام ارزشی حاکم بر الگوی مصرف زن مسلمان می توان به آن اشاره کرد، تبرج مجاز و مطلوب برای زنان است. تبرج و خودنمایی یکی از ویژگی های فطری و ذاتی زنان است (الکافی: ج۵، ص۳۳۷ ؛ وسائل الشیعه: ج۲۰، ص۶۴). لذا این غریزه طبیعی نیز مانند سایر غرایز طبیعی انسان می بایست در مسیر اعتدال قرار گرفته و نه در توجه به آن افراط شود و نه مطلقا سرکوب گردد. به همین دلیل در آموزه های اسلامی، آرایش و استفاده از زیور که از مصادیق توجه به این غریزه است، بارها تاکید شده است (الکافی: ج۶، ص۴۷۵ ؛ من لایحضره الفقیه: ج۱، ص۱۲۳ ؛ وسائل الشیعه: ج۴، ص۴۵۹ ؛ بحارالانوار: ج۷۳، ص۱۰۲ ؛ مستدرک الوسایل: ج۱، ص۴۱۳). در دین اسلام تبرج برای زنان هم بعد منفی دارد و هم بعد مثبت. ابعاد منفی تبرج در زنان در فصل آینده به بحث و بررسی گذاشته خواهد شد، اما آن بعدی که در مقوله تبرج زنان به الگوی مصرف نیز ارتباط دارد، جنبه مثبت و مجاز آن است.
از نظر اسلام تبرج و خودنمایی زنان در یک حالت نه تنها مجاز شمرده شده است بلکه مستحب و دارای ثواب بسیار زیاد نیز است، و آن هم تبرج و خودنمایی زن برای شوهر خود است. در آموزه های دینی، توصیه های فراوانی مبنی بر لزوم آرایش و خودنمایی زن برای همسرش وجود دارد که از عوامل تحکیم روابط زناشویی و قوام پایه های خانواده است. در روایات و احادیث متعددی از زبان معصومین(ع) به پسندیده و مطلوب بودن تبرج و خودآرایی زنان برای شوهران خود اشاره شده است. به عنوان مثال:
قال رسول الله(ص) : «إِنَّ خَیْرَ نِسَائِکُمُ…الْمُتَبَرِّجَهُ مَعَ زَوْجِهَا»
پیامبر اکرم(ص) فرمود: همانا بهترین زنان شما زنی است که برای شوهرش خودآرایی کند (الکافی: ج۵، ص۳۲۴ ؛ من لایحضره الفقیه: ج۳، ص۳۸۹ ؛ وسائل الشیعه: ج۲۰، ص۲۸ ؛ مکارم الاخلاق: ص۲۰۰ ؛ مستدرک الوسایل: ج۱۴، ص۱۶۶).
در این زمینه احادیث و روایات دیگری نیز وجود دارد (الکافی: ج۵، ص۵۶۴ ؛ وسائل الشیعه: ج۲۰، ص۱۶۷ ؛ عروه الوثقی: ج۲، ص۷۹۹).
۶- نکوهش چشم و هم چشمی
مذمت چشم و هم چشمی و مقایسه های نا به جایی که افراد میان خود با دیگران انجام می دهند یکی دیگر از عناصر شکل دهنده نظام ارزشی دین اسلام در باب الگوی مصرف است. چشم و هم چشمی همانطور که گفته شد، یکی از مولفه های بارز فرهنگ و سبک زندگی خانواده های ایرانی، علی الخصوص زنان است. مقوله چشم و هم چشمی به عنوان یک رفتار نا به هنجار در افراد، دارای علل و عواملی است که می توان آن را از دیدگاه علم روانشناسی و نیز آیات قرآن مورد بررسی قرار داد.
یکی از عواملی که برای چشم و هم چشمی ذکر شده است، صفت تکبر و خود برتر بینی در انسان است. تکبر یک خصوصیت ضداخلاقی است که در همگان به گونه ای وجود دارد. این خصوصیت که از آن به رذیلت اخلاقی یاد می شود موجب می شود تا شخص خود را برتر از دیگری بیابد. از این رو می کوشد تا به هر شکلی شده برتری خویش را نشان دهد و خود را بزرگ تر و برتر از دیگری بنمایاند. این گونه است که چیزهایی که در خود می یابد به رخ دیگری می کشد و در اموری که احساس می کند از برتری برخوردار نیست تظاهر به دارایی آن می نماید. از این رو مسئله چشم و هم چشمی به عنوان تظاهر برای برتری جویی مطرح می شود و شخص می کوشد تا با تظاهر برتری خود را نشان دهد. این حقیقت در آیات قرآن نیز در قالب داستان سجده نکردن شیطان بر انسان، به چشم می خورد (قرآن کریم، اعراف: ۱۳-۱۱). از جمله عوامل دیگری که می توان در رفتار چشم و هم چشمی تاثیر آنها را مشاهده کرد، تکاثر، حسادت، خودکم بینی، غریزه تبرج در زنان و فرهنگ غلط حاکم بر خانواده می باشند. این پدیده در آیات قرآن و روایات متعددی مورد مذمت و نکوهش اسلام قرار گرفته است. در داستان مربوط به قارون که در آیات ۷۹ و ۸۰ سوره مبارکه قصص در قرآن ذکر شده است، پدیده چشم و هم چشمی به این شکل مطرح شده است:
«فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِی زِینَتِهِ قَالَ الَّذِینَ یُرِیدُونَ الْحَیَاهَ الدُّنیَا یَا لَیْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِیَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِیمٍ. وَ قَالَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَیْلَکُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَیْرٌ لِّمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا یُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ»
«پس (قارون). با کوکبه خود بر قومش نمایان شد کسانى که خواستار زندگى دنیا بودند گفتند اى کاش مثل آنچه به قارون داده شده به ما هم داده مىشد، واقعا او بهره بزرگى دارد. کسانى که دانش یافته بودند گفتند واى بر شما براى کسى که گرویده و کار شایسته کرده پاداش خدا بهتر است و جز شکیبایان آن را نیابند»
۷- مذمت تجمل گرایی
از موارد دیگری که می توان در تعیین نظام ارزشی حاکم بر الگوی مصرف زن مسلمان، از آن نام برد، تاکید بیش از حد دین اسلام بر عدم تجمل گرایی است. این مقوله نیز از آن دسته از مقولاتی است که همواره افراد در تشخیص مصداق آن دچار ابهام می شوند و معمولا آن را با زیبایی دوستی و میل به زیبایی که در فطرت همه انسان ها وجود دارد، اشتباه می گیرند در حالیکه این دو مقوله کاملا از یکدیگر جدا هستند. البته تجمل گرایی به معنای گرایش به زیبایی و نمایش جمال و زیبایی ها، امری طبیعی و فطری در انسان است؛ زیرا انسان به هر چیز کمالی گرایش داشته و از نقص و کمبود گریزان است؛ گرایش شدید انسان به خدا و کدح و تلاش برای ملاقات با او (قرآ کریم: انشقاق،۶). ریشه در همین گرایش به کمال و کمالات انسانی دارد. انسان، زیبایی را به عنوان یکی از مصادیق کمال، دوست داشته و بدان گرایش می یابد و زشتی را به عنوان مصداقی از نقص و کمبود دانسته و از آن می گریزد. بنابراین، گرایش انسان به تجمل گرایی، گرایشی به سوی کمال و زیبایی هاست. حضرت علی(ع) می فرمایند: «همانا خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و وقتی نعمتی به بنده ای داد، دوست دارد اثر نعمتش را بر او ببیند» (الکافی: ج۱، ص۴۳۸).
اما در دین اسلام، تجمل گرایی و تنوع طلبی و مفاهیم این چنینی حسابشان از زیبایی طلبی فطری جداست. رفاه طلبی و تجملگرایی که از وابستگی و تعلق به مظاهر زندگی دنیا نشأت میگیرد، تا بدان جا انسان را به پیش میبرد که جز رسیدن به رفاه و تجمل، به چیزی دیگر نمیاندیشد.
پیامبر اسلام(ص) در باره این گروه به اباذر میفرمایند: «…به زودی کسانی از امت من خواهند بود که در دامن نعمتها به دنیا میآیند و رشد میکنند، همتشان غذاهای رنگارنگ و نوشابههای مختلف است. اینان را با سخن تمجید و ستایش میکنند. اینان بدترین امت من هستند» (الحیاه: ج۳، ص۳۳۸).
همچنین احادیث بسیاری را می توان در این زمینه مشاهده نمود (الکافی: ج۶، ص۴۷۵ ؛ من لایحضره الفقیه: ج۱، ص۱۲۳ ؛ وسائل الشیعه: ج۹، ص۱۲ ؛ بحارالانوار: ج۷۱، ص۳۴۷ ؛ مستدرک الوسایل: ج۱، ص۴۱۳ ؛ تحف العقول: ص۳۲۶ ؛ فروع کافی: ج۵، ص۷۳ ؛ مکارم الاخلاق: ص۴۹۵ ؛ سفینه البحار: ج۲، ص۳۶۱ ؛ غررالحکم: ص۳۷۴).
۸- شکر و طلب روزی از خدا
یکی دیگر از آموزه هایی که می تواند به نوعی در نظام ارزشی دین اسلام در نسبت با الگوی مصرف جای گیرد، بحث جایگاه شکر و طلب روزی از خداوند متعال است. در دین مبین اسلام بهره گرفتن از نعمت ها و رزق و روزی که خداوند برای انسان حلال کرده، از لذت هایی ست که جواز آن در قرآن صادر شده و بارها و بارها در قرآن خطاب به مومنین ذکر شده است (قرآن کریم، بقره:۲۲ ؛ طه:۸۱ ؛ اعراف:۱۶۰ ؛ مائده:۸۷ انفال:۲۶ ؛ اسراء:۷۰ ؛ یونس:۹۳ ؛ نحل:۷۲ ؛ غافر:۶۴ ؛ نور:۲۶ ؛ جاثیه:۱۶ ؛ احقاف:۲۰ ؛ مومنون:۵۱). البته همانطور که بهره گرفتن از روزی طیب و پاکی که خداوند برای استفاده بشر خلق کرده است، در دین اسلام مجاز است، قواعد و قیودی نیز در این بهره گرفتن وجود دارد که یکی از مهمترین آنها به جای آوردن شکر خداوند متعال و طلب روزی از او است. خداوند در قرآن می فرماید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُلُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَاشْکُرُواْ لِلّهِ إِن کُنتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ»
«اى کسانى که ایمان آوردهاید از نعمتهاى پاکیزهاى که روزى شما کردهایم بخورید و خدا را شکر کنید اگر تنها او را مىپرستید» (قرآن کریم، بقره:۱۷۲).
«وَاسْأَلُواْ اللّهَ مِن فَضْلِهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا»
«و از فضل خدا درخواست کنید که خدا به هر چیزى داناست» (قرآن کریم، نساء:۳۲).
پ- مولفه های الگوی مصرف زن مسلمان ایرانی
پس از بررسی پیش فرض های حاکم بر دیدگاه اسلام در بحث مصرف و نیز تبیین نظام ارزشی آن، اکنون به بحث از مولفه های الگوی مصرف زن مسلمان ایرانی پرداخته می شود. اما قبل از ورود به این بحث بهتر است یک تقسیم بندی حقوقی از مصرف از دیدگاه اسلامی ارائه گردد. مصرف در جامعه اسلام و از لحاظ حقوقی مانند سایر رفتارهای انسان، به ۵ بخش تقسیم می گردد:
الف- مصرف واجب: این دسته از رفتار مصرفی افراد شامل مصرف برای ادامه حیات و حفظ نفس خود و سایر افراد تحت تکفل، و رفع نیازهای اساسی و اولیه آنها اعم از پوشاک، مسکن، امنیت، بعداشت لازم، مصارف عبادی و… است.
ب- مصرف مستحب: که شامل مصرف بیش از حد کفاف و به منظور توسعه زندگی و ارتقای سطح رفاه در صورت نبود نیازمند در جامعه و نیز انفاق ها و پرداخت های مالی مستحب است.
ج- مصرف مکروه: این نوع از مصرف شامل بیش از مقدار متعارف هر شخص در صورت وجود مومن نیازمند در اطراف وی و مواردی از این قبیل است.
د- مصرف حرام: شامل مصرف اشیایی که ذاتا پاک نبوده و یا به دلایلی مصرف آنها جایز نیست و یا مصارفی که آثار اقتصادی زیانباری برای جامعه به همراه داشته و نیز مصرفی که متناسب با نظام ارزشی مطرح شده در فوق نبوده و مسرفانه و… باشد.
م- مصرف مباح: شامل هرگونه مصارفی است که هیچکدام از قیدها و محدودیت های مطرح شده در بالا را ندارد (میرمعزی،۲۳۷:۱۳۸۹).
حال با عنایت به این تقسیم بندی باید گفت که تحلیل ارائه شده از مولفه های الگوی مصرف زن مسلمان ایرانی در حیطه مصارف واجب و یا مستحب است. مصرف به موارد زیادی تعلق می گیرد که بررسی همه آنها جزء اهداف پایان نامه حاضر نیست و صرفا مواردی مورد بررسی قرار می گیرند که در تبیین الگوی مصرف زن مسلمان موضوعیت داشته باشند.
لذا الگوی مصرف زن مسلمان را می توان با توجه به موارد و عرصه های زیر ترسیم نمود:
۱- پوشاک
لباس و پوشاک جزء ضروری ترین نیازهای انسان برای ادامه زندگی بوده و بخش عظیمی از رفتار مصرفی افراد و علی الخصوص زنان را شامل می گردد. علاوه بر بعد پوششی و حجاب لباس زنان که در فصل بعدی به تفصیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت، ملاحظات متعدد دیگری نیز پیرامون لباس و پوشاک از دیدگاه اسلام وجود دارد که عبارتند از:
الف- بعد زیبایی شناختی: اولین ملاحظه ای که در باب پوشاک مطرح است، بعد زیبایی شناختی آن بوده و علاوه بر حفظ کردن انسان از سرما و گرما، کارکرد دیگری چون زیبا جلوه کردن انسان نیز برای آن متصور است. از آنجا که گرایش به زیبایی در انسان یک میل طبیعی و فطری است، خداوند آن را به رسمیت شناخته و استفاده از لباس های فاخر و زیبا را برای مومنان نه تنها مجاز دانسته بلکه مورد تاکید قرار می دهد. در روایات بسیاری بر این مساله اشاره شده است (بحارالانوار:ج۳، ص۳۴۶).
ب- لباس شهرت: از دیگر ملاحظات مربوط به پوشاک و لباس در دیدگاه اسلام این است که لباس نباید لباس شهرت باشد. مقصود از لباس شهرت هرگونه پوششی است که به دلیل نامتعارف بودن، باعث انگشت نما شدن فرد در جامع شود. امام صادق(ع) در این زمینه می فرمایند: «همانا خداوند شهرت در لباس را مبغوض می دارد (وسائل الشیعه: ج۵، ص۲۴).
ملاحظات دیگری نیز پیرامون پوشاک با توجه به نظام ارزشی حاکم بر الگوی مصرف زن مسلمان، وجود دارد که شامل مطابق با شان مومنانه بودن، تنوع داشتن بدون افتادن در ورطه اسراف، فخرفروشی نکردن با لباس و عدم تشبه به کفار، است.
۲- وسایل زندگی
وسائل زندگی که به طور مشخص شامل اسباب و اثاثیه منزل می گردد، یکی دیگر از عمده ترین موارد و مولفه های رفتار مصرفی زنان است. وسایل زندگی از لازمه های ایجاد رفاه نسبی در زندگی است و برای امرار معاش و رفع نیازهای اساسی از انسان، نقش زمینه ای و مهمی ایفا می کنند. در باب اسباب و اثاثیه زندگی ملاحظاتی این چنینی وجود دارد:
الف- عدم تجمل گرایی: امروزه با حاکم شدن فرهنگ مدرن و ارتباط مستقیم ارزشگذاری افراد با رفتار مصرفی آنان، وسایل و اثاثیه منزل، دیگر فقط کارکرد رفع نیازهای انسان و ایجاد زمینه ی رفاه برای خانواده را ندارد بلکه تبدیل به ابزاری برای فخرفروشی و تجمل گرایی در میان خانواده ها شده است. در این شرایط است که لوازم و وسایلی که بنا به ضرورت های زندگی تهیه می شدند و هدف از تهیه آنها ارضا و رفع نیازهای اولیه خانواده ها بود، جای خود را به وسایل غیرضرور و لوکس گران قیمت داده و صرفا به عنوان کالاهای دکوری از آنها استفاده می گردد. به عبارت دیگر در این وضعیت وسایلی که در گذشته ابزار بودند و نه هدف، تبدیل به هدف می شوند و نه ابزار. این اتفاق از نظر اسلام یک پدیده نامبارک بوده و مورد تایید دین و الگوی دینی مصرف ناست (تحف العقول:ص۱۵۴).
ب- مطابق شان بودن: از دیگر ملاحظات مربوط به رفتار مصرفی زنان در زمینه وسایل و لوازم زندگی این است که لوازم و اثاثیه منزل می بایست مطابق با شان و جایگاه عرفی خانواده باشد و با هدف چشم و هم چشمی و مقایسه های بی مورد خود با دیگران، انتخاب و تهیه نشوند.
و نیز سایر ملاحظات موجود در نظام ارزشی حاکم بر الگوی مصرف زنان اعم از عدم اسراف و تبذیر و اقتار و… در این رابطه وجود دارند.