را تقویت نماید، و مهارتهای ارتباط کارآمد و حل مسئله آنها را گسترش دهد (اولیا، ۱۳۸۷).
۱-۱- بیان مسئله
زمانی که یک ازدواج درحال شکلگیری است زن و شوهر با هم عهد میکنند تا در هر تلخی و شیرینی همدیگر را همراهی کنند و با هم بمانند و تاب بیاورند. هر فردی همسری صادق، باوفا و متعهد میخواهد تا در مسیر پرپیچ و خم زندگی جا نماند و اگر مشکلی پیش آمد با صبر، تدبیر، مشورت و توکل آن را حل کند. زوجها آرزو دارند که اولین و آخرین عشق برای طرف مقابلشان باشند و به یکدیگر متعهد بمانند. بدون تعهد هر رابطهای سطحی و ناپایدار است (آنجلیس، ۱۳۸۲).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
تعهد زناشویی عهد بستن یک زوج با هم برای رسیدن به هدف و منظوری مشترک است. که باعث تداوم آن رابطه میشود. به نظر اشتنبرگ[۹] (۱۹۸۸؛ نقل از عباسی، ۱۳۸۷) عشق ۳ عنصر: شهوت، صمیمیت و تعهد دارد و بصورت یک مثلث در نظر گرفته میشود. سومین راس مثلث تعهد است، و اثر طولانی مدت برای حفظ عشق دارد. تعهد زناشویی به این معنی است که زوجین چقدر برای روابط زناشویی خود ارزش قائل هستند و تا چه اندازه به حفظ و تداوم ازدواج خود میاندیشند (آماتور[۱۰]، ۲۰۰۴). اگر تعهد در رابطه زناشویی از بین برود یکی از مهمترین مبانی ارتباط یعنی اعتماد نیز از بین میرود. متعهد بودن در قبال خانواده، به معنای صرف زمان و انرژی برای فعالیتهایی است که به نحوی به خانواده مرتبط میگردد. آماتور معتقد است که تعهد مفهوم مهمی است که باعث جدا کردن نظریهی تغییرات اجتماعی از اقتصادی میشود (آماتور؛ ۲۰۰۴، به نقل از شاهسیاه، ۱۳۸۷). تعهد در روابط زناشویی مفهوم ویژهای دارد و به معنای تک همسری و داشتن روابط عاشقانه و زناشویی تنها با یک نفر در هر زمان است. برای آن که زوجین بتوانند ارتباط عاشقانه، دراز مدت و موفقی داشته باشند، و هر دوی آنها باید در پایبند ماندن به تک همسری توافق نمایند (گود[۱۱]؛ ۱۳۸۴، به نقل از عباسی، ۱۳۸۷). تعهد باعث تغییر یک ارتباط به صورت ارتباطی متقابل میگردد و هم چنین باعث ثبات زناشویی میشود. رابطههایی باتعهد بالا، انعطافپذیری بیشتری دارند و عملا زوجین زمانی میتوانند از دگرگونیها و آزمایشها به دور باشند که در کنار یکدیگر احساس امنیت بیشتری داشته باشند (دین و اسپانسر[۱۲]، ۱۹۷۴).
تابآوری توانایی فرد در روبرو شدن با حوادث سخت و انطباق باشرایط و بازگرداندن تعادل به زندگی خود و همچنین اجتناب از استرس زیانبار است (یانگ[۱۳]، ۱۹۹۳). تابآوری زناشویی صبر و تحمل زوجین در برابر دشواریها و بحرانهای زندگی مشترک است، بدون آنکه درگیر مسئله یا بیماری خاصی شوند.
تاب آوری، تنها پایداری در برابر آسیبها یا شرایط تهدیدکننده و حالتی انفعالی دررویارویی با شرایط خطرناک نیست بلکه شرکت فعال و سازنده در محیط پیرامون خود است. توانمندی فرد در برقراری تعادل زیستی- روانی در شرایط خطرناک است (کانر و دیویدسون [۱۴]، ۲۰۰۳).
ویژگیهایی از قبیل: ۱-احساس ارزشمندی، احترام قائل شدن برای خود و تواناییها ۲-مهارت حل مسئله، انعطافپذیری و پیداکردن راه حلهای مختلف درباره یک مسئله ۳-کفایت اجتمایی، مهارت ارتباط بادیگران و بهرهمندی از حمایت اجتماعی ۴- خوش بینی، احساس امید و هدفمندی زندگی و هدف داشتن ۵- همدلی، احساس تعلق به افراد وگروهها در میزان تابآوری افراد تاثیرگذار است. علاوه بر ویژگیهای فردی، مولفههای محیطی مانند ۱- روابط حمایت گر و توام با توجه ۲- معیارها و انتظارات بالا و معقول ۳- ایجاد فرصت مشارکت در فعالیتهای اجتماعی نیز در رشد و پروش تابآوری افراد تاثیر دارد (شکیب، ۱۳۸۷). افراد تابآور قادر به اعمال کنترل هستند و قادرند خود را از سر درگمی برهانند و سیستمهای حمایت اجتماعی و روابط خانوادگی گستردهتری فراهم کنند (ایساکسون[۱۵]، ۲۰۰۲). افزایش و تثبیت این ویژگیها نیاز به آموزش دارد که این تحقیق سعی دارد تاثیر یکی از رویکردهای خانواده درمانی به نام غنیسازی زوجین را بر افزایش تعهدزناشویی و تابآوری بسنجد. جنبش غنیسازی ازدواج[۱۶] سهم بزرگی را در رشد و بالندگی میلیونها زوج به خود اختصاص داده است. بطور کلی برنامه غنیسازی زندگی زناشویی در زمینه آموزش ارتباطات به زوج ها، حل تعارضات درمیان آنان، مدیریت مالی، رضایتمندی زناشویی، فعالیتهای زوجها در هنگام فراغت، عقاید مذهبی هر یک از طرفین، رابطه بچهها و والدین، رابطه خانواده و دوستان، انتظارات واقعی هر یک از زوجها از همدیگر، انتظارات جنسی و نقش خویشاوندان در زندگی زناشویی فعالیت میکند و در این زمینهها به زوجها آموزش میدهد. برنامههای غنیسازی دارای مدلهای متعددی میباشد که در این تحقیق از دو مدل (برنامه ارتقاء زوجین و آمادهسازی اولسون) به جهت اهداف مشترک شان با تعهد و تابآوری استفاده شده است و شش هدف اصلی را دنبال میکنند شامل ۱-گسترش توانمندی زوجها ۲- تقویت مهارتهای ارتباطی ۳- آموزش حل مسئله و تعارض ۴- گسترش اهداف شخصی زوجها و خانواده ۵- طرحهای بودجهبندی مالی ۶-کشف مسائل اصلی خانواده (السون[۱۷]، ۱۹۹۹، به نقل ازاولیا، ۱۳۸۷). سه هدف (مهارتهای اجتماعی، حل مسئله و هدفهای شخصی) با سه ویژگی فردی افرادتابآور یکسان میباشد. همچنین آمورش غنیسازی بهبود روابط بین فردی و زوجی را درپی دارد که از عوامل محیطی افزایش دهنده تابآوری میباشد.
با آموزش مهارتهایی مثل مهارتهای ارتباطی، مقابله و ابراز وجود میتوان تابآوری و سلامت افراد را افزایش داد (استنبرگ، ۱۹۹۴؛ به نقل از سامانی، ۱۳۸۶). افراد تابآور افرادی انعطافپذیر هستند که در شرایط سخت بدنبال راه حل هستند و سازگاری بالایی دارند (شکیب، ۱۳۸۷). دین و اسپانسر اعتقاد داشتند که رابطههایی با تعهد بالا، انعطافپذیری بیشتری نیز دارند (شاهسیاه، ۱۳۸۸). بنابرین بین تعهد و تابآوری نیز یک رابطه دوسویه وجود دارد که تعهد باعث افزایش تابآوری و تابآوری نیز باعث افزایش تعهد میشود. غنیسازی با هدف ارتقاء ارتباط زوجها، آنهارا آگاه و همدلی و صمیمیت را تقویت میکند (عدالتی شاطر، ۱۳۸۸). صمیمیت شامل ۴ مولفه: تعهد، صمیمیت عاطفی، صمیمیت شناختی و صمیمیت فیزیکی است (شاهسیاه، ۱۳۸۸). بنابراین غنیسازی بطور غیرمستقیم تعهد را افرایش میدهد.
با توجه به پژوهشهای موجود و نظر به این که برای حفظ و استمرار زندگی زناشویی و تحمل سالم و سازنده در برابر مشکلات، دورههای آموزشی از جمله آموزش غنیسازی زندگی زناشویی و مهارتهای لازم جهت ارتقاء روابط بین فردی ضروری به نظر میرسد.
۱-۲- اهمیت و ضرورت پژوهش
نقش آموزش مهارتهای ازدواج سالم یک ضرورت اساسی در جامعه فعلی ماست. سابقا این آموزشها در خانوادهها صورت میگرفت اما امروزه به علت مشغلهی زیاد خانوادهها این وظیفه کم رنگ شده است. داشتن ازدواج موفق مرهون عوامل متعددی است که مهمترین آنها آموزشهایی در زمینه ازدواج میباشد (السون[۱۸]، ۱۹۶۹). امروزه ارزش تعهد در روابط زناشویی به علت افزایش انواع طلاقها و خیانتها بسیار با اهمیت شده است.
طبق تحقیقات، تعهد زناشویی دومین عامل حفظ کننده ازدواج و فقدان آن مهمترین عامل موثر در بروز طلاق به شمار میآید (رینولد و فسفیلد[۱۹]؛ ۱۹۹۹، به نقل از عباسی، ۱۳۸۷). طبق نظر باربارا برای یک ازدواج موفق داشتن سه رکن اساسی"جاذبه، تفاهم و تعهد” الزامی است. بدون تعهد هرگونه رابطهای سطحی، ظاهری و بدون سمت و جهت خواهد بود و زوجین نخواهند توانست عمق عشق و صمیمیت را که تنها در سایهی وفاداری به تعهدشان بوجود میآید را تجربه کنند.
تابآوری، بازگشت به تعادل اولیه یا رسیدن به تعادل سطح بالاتر است و از این رو سازگاری موفق در زندگی را فراهم میکند (کامپفر[۲۰]۱۹۹۹؛ به نقل از سامانی، ۱۳۸۶). تابآوری میتواند با افزایش مهارتهای اجتماعی از قبیل برقراری ارتباط، مهارت رهبری، حل مسئله، مدیریت منابع، توانایی رفع موانع موفقیت و توانایی برنامهریزی تقویت گردد (ورنر و اسمیت[۲۱]؛ ۱۹۹۲، به نقل از محمدی، ۱۳۸۴).
در شرایط فعلی که آمار طلاق درکشورمان بدلیل ناآگاهیهای جنسی و جنسیتی، مشکلات مالی و عاطفی، حل ناموثر تعارضات و کمبود اطلاعات افزایش پیدا کرده است. ضرورت آموزش در این زمینهها پر رنگتر میشود. یکی از سودمندترین آموزشها در این زمینه آموزش غنیسازی زندگی زناشویی (مدل ارتقاء زوجین و آمادهسازی اولسون) میباشد که دارای سطوح بالایی از اعتبار است. از نتایج این تحقیق میتوان به عنوان برنامهای جهت تقویت مهارتهای زندگی زوجین استفاده کرد.
۱- استفاده در مراکز ازدواج و کلینیکهای آموزش خانواده جهت آموزشهای پیش از ازدواج.
۲- استفاده جهت آموزش به مشاوران خانواده و ازدواج.
۳- استفاده در مراکز خدمات بهداشت روانی.
۱-۳ - اهداف پژوهش
۱- تعیین میزان تاثیر آموزش غنیسازی بر تعهد زناشویی زنان شهرستان نجف آباد.
۲- تعیین میزان تاثیر آموزش غنیسازی بر ابعاد تعهد زناشویی(تعهد اخلاقی، تعهد شخصی و تعهد ساختاری) زنان شهرستان نجف آباد.
۲- تعیین میزان تاثیر آموزش غنیسازی بر تابآوری زنان شهرستان نجف آباد.
۱-۴- فرضیههای پژوهش
۱- آموزش غنیسازی زوجین بر میزان تعهد زناشویی زنان نجفآباد مؤثر است.
۲- آموزش غنیسازی زوجین بر ابعاد تعهد زناشویی زنان نجفآباد مؤثر است.
۳- آموزش غنیسازی زوجین بر میزان تابآوری زنان نجفآباد مؤثر است.
۱-۵- تعریف نظری و عملیاتی متغیرها
تعهد زناشویی[۲۲]
الف) تعریف مفهومی: تعهد معنایش این است که فرد به همسرش وفادار است و از همسر دیگری به هر شکل و شمایل که باشد اجتناب میکند (کلارک[۲۳]، ۱۳۸۸؛ ترجمه از قرچه داغی، ص. ۵۳).
ب) تعریف عملیاتی: تعهد زناشویی در این پژوهش عبارت از نمراتی است که زوجین از پرسشنامه ۴۴ سوالی تعهد زناشویی آدامز و جونز (۱۹۹۷) بدست میآورند. نمرات بین۰ تا ۱۷۲ است. هرچه نمره افراد بالاتر باشد، میزان تعهد آنان به همسر و ازدواجشان بالاتر است. ابعاد تعهد زناشویی در این پرسشنامه، تعهد شخصی، تعهد اخلاقی و تعهد ساختاری میباشد.
تابآوری[۲۴]
الف) تعریف مفهومی: تابآوری شرکت فعال و سازنده در محیط پیرامونی خود و توانایی فرد در برقراری تعادل زیستی- روانی، در شرایط خطرناک است (کانر و دیویدسون[۲۵]، ۲۰۰۳؛ به نقل ازصحراگرد، ۱۳۸۶؛ ص. ۳).
ب) تعریف عملیاتی: تابآوری در این پژوهش، نمراتی است که آزمودنی در پرسشنامه ۲۵ گویهای تابآوری کانر- دیویدسون (۲۰۰۳) کسب میکنند.
غنیسازی روابط[۲۶]
الف) تعریف مفهومی: غنیسازی روابط زناشویی مجموعه مهارتهایی هستند که برای ارضای نیازهای خانواده مانند، عشق، مهربانی، تعلق، اعتماد، وفاداری، امنیت و لذت آموزش داده میشوند. عواملی که این رویکرد برای حفظ روابط سالم و طولانی آنها را لازم میداند، عبارتند از: توانایی ایجاد جو حمایتی در هنگام گفتگو برای حل مسئله، توانایی حل مشکلاتی که برای هر دو همسر به عنوان عامل فشارزا به حساب میآید، توانایی درک دیدگاه دیگری و ارتباط با همسر، توانایی دیدن خود و دیگری بطور روشن و بدون تحریف، توانایی مدیریت تبادل ارتباط منفی و کنترل خشم، توانایی تغییر الگوهای رفتاری که شخص خواهان آن است و توانایی کمک به همسر تا الگوهای ارتباطی خود را بطور مطلوب تغییر دهد (سوکا[۲۷]، ۲۰۰۵؛ ص. ۳۷).
ب) تعریف عملیاتی: در این پژوهش متغیر مستقل غنیسازی روابط زناشویی است که در هشت جلسه و در مدت یک ماه به زوجها آموزش داده شد. جلسات به صورت گروهی به زوجها آموزش داده شد.
برنامههای غنیسازی دارای مدلهای متعددی میباشد که در این تحقیق از دو مدل (برنامه ارتقاء زوجین و آمادهسازی اولسون) به جهت اهداف مشترک شان با تعهد و تابآوری استفاده شده است. در این راستا نه مهارت به هم پیوسته به زوجها آموزش داده شد که عبارتند از: ۱- مهارت گوش دادن فعال ۲- مهارت ابرازگری
۳- مهارت همدلی ۴- مهارت بحث و مذاکره ۵- مهارت حل مسئله و حل تعارض ۶- مهارت آسانسازی و تساهل ۷- مهارت تصمیمگیری و بودجهبندی مالی ۸- مهارت گسترش اهداف شخصی ۹- مهارت نگهداری و تداوم.
فصل دوم
پیشینه پژوهش
مقدمه
در این فصل پس از معرفی تعهد زناشویی و تابآوری، روش آموزشی بکار رفته در این پژوهش یعنی غنیسازی زوجین و تقویت ارتباط توضیح داده شده و سپس به پیشینه پژوهشی در زمینهی تعهد زناشویی و تابآوری و نیز اثربخشی غنیسازی زوجین در زمینههای مختلف اشاره شده است.
۲-۱- گفتار اول: تعهد زناشویی
۲-۱-۱- ماهیت و مفهوم تعهد زناشویی[۲۸]
یکی از عوامل مهم در ماندگاری و حفظ ازدواج، احساس تعهد در زوجین است. عواملی که روانشناسی روابط نزدیک را تعریف میکند شامل: درگیری احساسی، تقسیم کردن افکار و احساسات و وابستگی بین فردی یا تعهد میشد. این عوامل توصیف میکنند که روابط نزدیک چیست و چرا افراد این روابط را شکل داده و چگونه آن را توسعه میدهند. اولین عامل درگیری احساسی است که شامل احساسات عاشقانه، گرمی و وفاداری به فرد دیگر میباشد. دومین عامل شامل تقسیم کردن احساسات و تجربههای فرد است و سومین عامل وابستگی و ایجاد تعهد میان دو فرد است که سعادت آن دو را به یکدیگر گره میزند (کلی[۲۹] و همکاران، ۱۹۸۳؛ به نقل از تبعه امامی، ۱۳۸۲). آماتور[۳۰] (۲۰۰۴) تعهد زناشویی به این معنی است که زوجین تا چه حد برای روابط زناشویی خود ارزش قائل هستند و چه قدر برای حفظ و تداوم ازدواج خود انگیزه دارند. تعهد معنایش این است که فرد همسرش را دوست دارد، یعنی به او وفادار است و از همسر دیگری به هر شکل و شمایل که باشد اجتناب میکند (کلارک[۳۱]، ۱۳۸۸؛ ترجمه از قرچه داغی). تعهد یک چهارچوب ارجاعی از ارزشها و باورهاست که ممکن است خود ساخته یا تجویز شده از جانب دیگران باشد (برزونسکی[۳۲]، ۲۰۰۳). تعهد در ازدواج عبارت است از: چگونگی درک زن و شوهر از نوع رابطه در گذشته و طول مدت رابطه، انتخاب رفتارهای ادامهی زندگی مشترک، درجه و وسعت یک رابطهی خوب و علاقه به ماندن در این رابطه به مدت طولانی، گرفتن تشویق به خاطر ماندن در رابطه توسط زوجین (جانسون[۳۳]، ۱۹۹۹). تعهد زناشویی به دو نوع تعهد نسبت به همسر وتعهد نهادی تقسیم میشود. تعهد نسبت به همسر باعث میشود که فرد در ازدواج خود، سطح بالایی از عشق و رضایت را حفظ نماید، در حالیکه تعهد نهادی بیانگر این است که فرد علیرغم بیعلاقگی به همسر وانمود میکند که همسرش را دوست دارد و صرفا به دلایل دیگری به ازدواج خود متعهد است (کایزر[۳۴]، ۱۹۹۳؛ نقل ازرضایی ۱۳۸۹). بدون تعهد هر رابطهای سطحی و بدون سمت و سو خواهد بود. هر آشنایی معطوف به ازدواج اگر پس از مدتی به تعهد خاصی نرسد، یک آشنایی ناکام خواهد بود. تعهد قدرتمندترین و سازگارترین پیشگوی رضایت رابطه، بویژه برای طولانیترین روابط است (آکر و دیویس، ۱۹۹۲). مک دونالد[۳۵] (۱۹۸۱) معتقد است که تعهد نسبت به ازدواج شامل تعهد زناشویی و تعهد بین فردی میشود. تعهد زناشویی به عنوان این که فرد خواهان ازدواج با فردی خاص و تعهد در برابر او است تعریف میشود و اغلب به عنوان نوع خاصی از تعهد قلمداد میگردد و شامل پیچیدگیهای قانونی، اجتماعی و بین فردی است. (استرچمن و گابل[۳۶]، ۲۰۰۶) دو نوع تعهد را در روابط زناشویی شناسایی و پیشنهاد کردند: تعهد گرایش (نزدیکی) و تعهد اجتناب (دوری). تعهد گرایش بیانگر علاقه و تمایل فرد به حفظ و تداوم رابطه زناشویی است، در حالی که تعهد اجتناب به تمایل فرد برای اجتناب از فسخ رابطه مشترک اشاره دارد. به عبارت ساده تر، تعهد گرایش به امتیازات و پاداشهای رابطه زناشویی در حال حاضر و آینده مربوط است. ولی تعهد اجتناب شامل پیامدهای منفی طلاق و هزینهها و تبعات بعدی ترک رابطه زناشویی زوجین میشود. آدامز و جونز[۳۷] (۱۹۹۷) به بررسی کلی تعهد زناشویی پرداختند و در این مسیر سه بعد را مشخص کردند: عنصر جاذبه، بعد بازدارنده وجنبهی اخلاقی. آنها برای یافتن مدارک بیشتر در زمینهی اعتبار و کاربرد مفهومی ساختار سه عاملی تعهد به مفهوم آفرینی جنبهی اخلاقی تعهد زناشویی به عنوان نوعی تعهد ساختاری و تعهد در قبال ازدواج به عنوان اصلی مقدس که شایستهی توجه و حمایت است، پرداختند. آنها همچنین متوجه شدند که معیارهای تعهد بسته به مرجع یا هدف تعهد دستخوش تغیر میشود. تحقیقات آریاگا و اگینو[۳۸] (۲۰۰۱) از لحاظ دلایل پایداری و دوام ارتباط و توجه به این مساله که تعهد به عنوان حالتی روانی و فراتر از دلایل محکم برای حفظ ارتباط در نظر گرفته میشود انواع تعهد را از هم متمایز کردند. آنها با توجه به الگوی سرمایهگذاری روزبلت و بانک[۳۹] (۱۹۹۳) به بررسی عناصر عاطفی (وابستگی روانی)، شناختی (سازگاری طولانی مدت) و انگیزشی (تصمیم مبتنی بر پایداری) پرداختند. پژوهش آنها نشان داد که عنصر شناخت و ادراک به طور خاص برجسته است. اگر چه احساس وابستگی به یک شریک زندگی خاص و انگیزه برای ادامهی ارتباط اهمیت دارد. برجستهترین ویژگی افراد مصر برای ادامه ارتباط کشش طولانی مدت آنها به سمت ارتباط است. (اشراقی و همکاران، ۱۳۸۵) معتقدند بعد از شیدای اوایل ازدواج و پس از آنکه شور روزهای نخست فروکش میکند، توجه به رفاه و خوشبختی همسر، مهمترین نیروی پیوند دهنده روابط زن و شوهر میشود. این احساسات کم و بیش با زندگی مشترک و نقش بعدی مراقبت از فرزندان منطبق هستند. زن و شوهر در هر شرایطی در بیماری و سلامت، در قبال آسایش، ناراحتی، ثروت وفقر یکدیگر مسئولند، مسئولیت یعنی شان و معیار تعهد معیاری فراهم میآورد تا زن و شوهر خود یکدیگر را با آن بسنجند. گر چه بعضی از زوجها در آغاز زندگی مشترک خود را نسبت به رابطه زناشویی متعهد میدانند، اما ممکن است میزان تعهد آنها آنقدر نباشد که در برابر طوفانهای ناگزیر و ناشی از ناملایمات زندگی مقاومت کنند.
یکی از کارهایی که خانواده سالم انجام میدهد، احساس تعهد (درقبال دیگراعضای خانواده) است. در خانوادههای قوی، اعضا نه تنها خود را وقف آسایش و بهزیستی خانواده بلکه رشد و تعالی هر یک از اعضای آن میکنند (استنلی[۴۰]، ۱۹۹۲). متعهد بودن در قبال خانواده مبنای صرف زمان و انرژی اعضای خانواده برای فعالیتهایی است که به نحوی به خانواده مرتبط میگردد. تعهد یعنی وفادار ماندن به خانواده و اعضای آن هنگام غم و شادی و وقایع خوشایند و ناخوشایند زندگی، تعهد هم بر مبنای احاس و عاطفه و هم بر پایه قصد ونیت استمرار دارد. زوجین و افرادی که در مورد تعهد خود در قبال دیگری و دیگران به بلوغ لازم نرسیده و رفتاری دوسوگرانه را تعقیب میکنند، در ازدواج و در کار کردن با دیگران دچار مشکل خواهند شد و نتیجهی امر غالبا، بیوفایی خواهد بود (پیتمن[۴۱]، ۱۹۸۰؛ نقل از عرشی، ۱۳۸۶). با توجه به تغییرپذیری انتظارات پیرامون زمان ازدواج و انتقالات مربوط به آن به طور روزافزون بررسی تعهد زناشویی به عنوان یک پدیدهی جدا از رفتارهای مربوط به ازدواج اهمیت مییابد (موئن و اسمیت[۴۲]۱۹۸۶؛ نقل از عرشی). قدیمیترین مدل تعهد زناشویی توسط رسبالت[۴۳]، تحت عنوان"مدل سرمایهگذاری”[۴۴] مطرح شد. مطابق با این مدل، تعهد زوجین نسبت به یکدیگر به سه فاکتور به هم مرتبط بستگی دارد. این فاکتورها عبارتنداز: رضایت از رابطه زناشویی، سرمایهگذاری در رابطه زناشویی و جایگزینهای رابطه زناشویی. به عبارت دیگر رسبالت معتقد است که یک همسر زمانی به ازدواج خود متعهد خواهد بود که از شریکش راضی باشد، در رابطهاش سرمایهگذاریهای زیادی انجام داده باشد و جایگزینهای مناسب دیگری در اختیار نداشته باشد (رسبالت، ۱۹۸۰؛ نقل از عباسی، ۱۳۸۷). لیدون و کولیجیو[۴۵] (۱۹۹۷) در یک بررسی تحت ابعاد تعهد، دو نوع تعهد مطرح کردند: تعهد مشتاق و تعهد اخلاقی. تعهد مشتاق اینگونه تعریف شده است: علاقه و اشتیاق به حفظ رابطه زناشویی، لذت بردن از رابطه، احساس آرامش در زندگی مشترک و پذیرش مسئولیت برای حفظ و تداوم آن. همچنین، تعهد اخلاقی نیز در مدل آنها به این صورت تعریف شده است: مجموعهای از اعتقادات و ارزشهای شخصی که به تبعیت از آنها فرد خود را مازم میداند تا به همسر و ازدواجش پایبند بماند که احساساتی پیرامون دلبستگی، وفاداری و وظیفه شناسی را شامل میشود (استرچمن و گابل، ۲۰۰۲).
۲-۱-۲- ابعاد تعهد زناشویی
۲-۱-۲-۱- تعهد شخصی
اولین بعد تعهد زناشویی، تعهد شخصی[۴۶] است که عناوین مختلف از جمله: تعهد جاذبه (لوینگر، ۱۹۷۹)، تعهد عاطفی (نای[۴۷] و همکاران، ۱۹۷۳)، تعهد نسبت به همسر (آدامز و جونز، ۱۹۹۷)، تعهد مشتاق (لیدون و کولینجو، ۱۹۹۷)، سطح رضایتمندی (رسبالت، ۱۹۸۶)، تعهد شخصی (جانسون، ۱۹۹۹) و تعهد گرایش (استرچمن و گابل، ۲۰۰۶)، توسط محققان مختلف ارائه و تبیین شده است. تعهد شخصی به معنی علاقه و تمایل فرد برای تداوم رابطه زناشویی است که مبتنی بر جاذبه و رضایت زناشویی است (جانسون، ۱۹۹۹). لیدون و کولینجو (۱۹۹۷) با ارائه مفهوم تعهد مشتاق این بعد را اینگونه تعریف نمودند: علاقه و اشتیاق به حفظ رابطه زناشویی، لذت بردن از رابطه، احساس آرامش در زندگی مشترک و پذیرش مسئولیت برای حفظ و تداوم آن. آدامز و جونز (۱۹۹۹، ۱۹۹۷) مفاهیمی از قبیل: عشق، رضایت، فداکاری و سرسپردگی را به عنوان مولفههای تعهد ارائه کردند.
تعهد شخصی تحت تاثیر سه مولفه قرار دارد: ۱-جذابیت همسر (عشق و علاقه به همسر)، ۲-جذابیت رابطه زناشویی (علاقه و رضایت از رابطه زناشویی)، ۳-هویت زناشویی (میزان و درجهای که مشارکت یک شریک در رابطه زناشویی به عنوان خود پنداره شخصی وی در نطر گرفته میشود) (جانسون و همکاران، ۱۹۹۹).