تعریف عملیاتی: در این پژوهش انعطافپذیری بر اساس معرفها و آیتمهایی شامل خیال پردازی، احساسات، اعمال،آراء و عقاید،ارزشها مورد سنجش قرار گرفته است و شامل سؤالات ۳، ۸، ۱۳، ۱۸و ۲۳ موجود در پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت میباشد.
۱-۷-۵-۵)روان رنجوری
تعریف مفهومی: روان رنجوری [۱۲] با ویژگیهایی از قبیل ترس، زودرنجی، تحریک پذیری، اضطراب اجتماعی، ضعف در کنترل تکانهها و احساس درماندگی مشخص میشود. به طور کلی روان رنجوری پیش بینی کننده میزان خستگی عاطفی است و افراد روان رنجور از نظر عاطفی غیر قابل پیش بینی هستند (بهادری خسروشاهی و همکاران،۱۳۹۱).
تعریف عملیاتی: در این پژوهش روان رنجوری بر اساس معرفها و آیتمهایی شامل اضطراب، خصومت خشمانه، افسردگی، کمرویی، آسیب پذیری مورد سنجش قرار گرفته است و شامل سؤالات ۱، ۶،۱۱، ۱۶ و ۲۱ موجود در پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت میباشد.
۱-۸) اهداف تحقیق
۱-۸-۱) هدف اصلی
هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر پنج عامل بزرگ شخصیتی مشتری بر شخصیت برند و وفاداری به برند در شرکتهای بیمه استان گیلان است. علاوه بر این در این راستا اهداف علمی زیر قابل دستیابی است.
۱-۸-۲) اهداف علمی
بررسی تأثیر ویژگیهای شخصیتی مشتریان بر وفاداری به برند از طریق شخصیت درک شده از برند
سنجش میزان تأثیر برون گرایی بر متغیرهای ابعاد شخصیت برند
سنجش میزان تأثیر دلپذیر بودن بر متغیرهای ابعاد شخصیت برند
سنجش میزان تأثیر با وجدان بودن بر متغیرهای ابعاد شخصیت برند
سنجش میزان تأثیر روان رنجوری بر متغیرهای ابعاد شخصیت برند
سنجش میزان تأثیر انعطاف پذیری بر متغیرهای ابعاد شخصیت برند
سنجش میزان تأثیر هیجان برند درک شده بروفاداری برند
سنجش میزان تأثیر صلاحیت برند درک شده بر وفاداری برند
سنجش میزان تأثیر دلفریبی برند درک شده بر وفاداری برند
۱-۹) روش انجام تحقیق
توصیفی از نوع همبستگی
از نظر هدف (میدانی) کاربردی و از نظر روش همبستگی
۱-۱۰) قلمرو تحقیق
قلمرو تحقیق از سه بعد موضوعی، زمانی و مکانی مورد بررسی قرار گرفته است.
۱-۱۰-۱) قلمرو موضوعی
قلمرو موضوعی این تحقیق در حوزه علوم انسانی و مدیریت بازاریابی قرار میگیرد که به بررسی تأثیر ویژگی شخصیتی مصرف کننده بر شخصیت درک شده از برند و وفاداری به برند در شرکتهای بیمه استان گیلان میباشد.
۱-۱۰-۲) قلمرو مکانی
قلمرو مکانی این تحقیق شرکتهای بیمه استان گیلان میباشد.
۱-۱۰-۳) قلمرو زمانی
مطالعه در مورد تحقیق، از اوایل تابستان ۱۳۹۳ آغاز و بررسی و جمع آوری اطلاعات در پاییز ۱۳۹۳صورت گرفته است.
فصل دوم:
مروری برادبیات موضوع تحقیق (بررسی متون(
۲-۱) بخش اول: ادبیات تحقیق
۲-۱-۱) وفاداری
از دیگر مفاهیم معتبر و معروف در زمینه بازاریابی، وفاداری به برند است که نقش مهمی در ایجاد منافع بلندمدت برای سازمان دارد زیرا مشتریان وفادار نیازی به تلاش های ترفیعی گسترده ندارند.آنها با کمال میل حاضر هستند مبلغ بیشتری را برای کسب مزایا و کیفیت برند مورد علاقه خود بپردازند. سازمانها میتوانند سهم بیشتری از بازار را با کمک وفاداری به برند، بدست آورند زیرا مشتریان وفادار به طور مکرر برند را خریداری نموده و در برابر عوامل موقعیتی و تلاش های بازاریابی رقبا مقاومت میکند.(Yoo, 2008)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
وفاداری علاوه بر افزایش سهم بازار، موجب تقاضای سازمان برای دریافت قیمت بالاتر نسبت به رقبا میشود و همچنین تبلیغات دهان به دهان مثبت را در بین مشتریان افزایش میدهد ( Hsieh & Li,2008).
امروزه، با شدیدتر شدن رقابت در بخش های تولیدی و خدماتی، نقش وفاداری مشتری برجسته تر از گذشته شده است، در دیدگاه امروزی بازاریابی شامل رشد دادن مشتری، یعنی توجه به رضایتمندی و کیفیت از دیدگاه مشتری و وفاداری مشتری و ارتباط مؤثر با وی است، در نتیجه سازمانها تلاش میکنند تا مشتریان وفادار داشته باشندبا توجه به این که در بخش خدمات روابط بین فردی گستردهتری بین ارائهدهنده خدمات ومشتریان وجود دارد نقش وفاداری در این بخش اهمیت ویژه ای دارد. وفاداری مشتریان به نام تجاری میتواند باعث افزایش سهم بازار شرکت شود و سهم بازار رابطه نزدیکی با نرخ بازگشت سرمایه و سودآوری شرکت دارد. وفاداری مشتریان به نام تجاری باعث تبلیغات دهان به دهان مثبت، ایجاد موانع اساسی برای ورود رقبا، توانمندتر ساختن شرکت در پاسخ به تهدیدات رقابتی، ایجاد فروش و درآمد بیشتر و کاهش حساسیت مشتریان به تلاش های بازاریابی رقبا میشود. تعداد زیاد مشتریان وفادار به یک نام تجاری، دارایی شرکت محسوب میشوند و به عنوان شاخص اصلی ارزش ویژه نام تجاری شناخته میشوند و همچنین حساسیت مشتریان وفادار به تغییر قیمت ها در مقایسه با مشتریان غیر وفادار، کمتر است (حسینی و احمدی نژاد،۱۳۸۷).
یک برند شخصیت دارد و با آن خصوصیت پیدا میکندراحترین راه برای شخصیت دادن به یک برند این است که آن را با یک سخنران، ستاره یا حیوان ارائهدهنده مردم شخصیتهای اشیاء غیر جاندار را بر اساس نظرات خود و ارزیابی آن به هم مربوط میکند. این شخصیت برند است که برای روابط فوق عمق احساسات و ارتباطات بوجود میآورد در نتیجه شخصیت برند یک استراتژی مهم در برند است که بازاریابان از آن استفاده میکنند،تا مشتریان را هدف قرار دهند و با آنها ارتباط برقرار کنند وفاداریی به برند و شخصیت برند جهت گیری بلند مدتی دارند و در نتیجه آنها باید مدیریت سلیم عوامل مختلط بازاریابی را نیز در بر بگیرند.(روشندل، ۱۳۸۸)
۲-۱-۲) تاریخچه وفاداری
در مبحث بازاریابی وفاداری مشتریان »به تلاشهای کوپلند[۱۳] در سال ۱۹۲۳ وتوجه به موضوع چرچیل [۱۴]در سال ۱۹۲۴ باز میگردد. از آن زمان بود که مفهوم وفاداری به عنوان یک موضوع علمی در ادبیات بازاریابی مطرح گردیده و تعدادی مطالعه تجربی با هدف توضیح و تشریح این مفهوم طراحی و اجرا گردید. اما در حال حاضر مقالات، مطالعات و پژوهشهای قابل ملاحظه ای درخصوص بحث بازاریابی و یا مفاهیم مرتبط با آن انجام نشده است
در سال ۱۹۷۸ جاکوبی و چستنات[۱۵] در خصوص مفهوم وفاداری و سایر مفاهیم مرتبط با این موضوع تحقیق جامعی انجام دادند که طی آن ایشان بیش از ۳۰۰ مقاله پیرامون بحث وفاداری مشتریان را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. در طی تلا شهای ایشان که به منظورسیستماتیک نمودن این تعداد مقاله درخصوص بحث وفاداری انجام گردید، جاکوبی و چستنات بیش از ۵۰ روش متنوع را در درک وفاداری شناسایی نموده و به دنبال آن این چنین نتیجه گیری نمودند:تمایل شدیدی در درک و شناخت موضوع وفاداری وجود دارد اما پس از مطالعه این مجموعه به این نتیجه رسیدیم که هنوز هیچ توافقی در زمینه این موضوع وجود ندارد که منظور از وفاداری چیست؟ (رسائی، ۱۳۹۱)
۲-۱-۳) رفتار مصرف کننده
رفتار مصرف کننده[۱۶] تحت تأثیر عوامل درونی و بیرونی بسیاری قرار میگیرد، تعیین عوامل خاصی که بر رفتار مصرف کنندگان و الگوهای خریدشان تأثیرگذار باشد، مسئله بسیار مهمی برای محققین رفتاری شده است. امروزه بیشتر مطالعات درحوزه رفتار مصرفکننده بر پایه نظریههای یادگیری اجتماعی استوار شدهاند و بر محیط به عنوان عامل تعیین کننده رفتار تاکید دارند. به عبارت دیگر، برای درک بهتر رفتار مصرفکننده لازم است که ارتباط بین فرد و زمینهای که فرد در آن قرار دارد، مدنظر باشد (صفر زاده و همکاران، ۱۳۹۰)
حوزه رفتار مصرفکننده به مانند دریایی است که هر کس میتواند فقط بخشی از آن را بشناسد، رفتار مصرفکننده تحت تأثیر عوامل درونی و بیرونی شکل میگیرد، و با توجه به اینکه مصرف کنندگان در محیطی پویا و دائما در حال تغییر فعالیت میکنند و محصولات و خدمات مصرفی دائما در حال تغییر و تحول میباشند به منظور شناخت این جریان دائمی وایجاد یک آمیخته بازاریابی مناسب برای یک بازار تعریف شده، مدیران بازاریابی باید شناخت دقیقی از رفتار مصرفکننده داشته باشند. به عقیده آقای مک دانیل[۱۷] رفتار مصرفکننده به تشریح چگونگی تصمیم خرید مصرف کنندگان و نحوه استفاده از کالا یا خدمت خریداری شده، میپردازد. مطالعه رفتار مصرفکننده همچنین شامل تجزیه و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر تصمیم گیری خرید و استفاده از محصول نیز میباشد (صفرزاده و همکاران، ۱۳۹۰).
۲-۱-۴) برند
انجمن بازاریابی آمریکا[۱۸] (AMA) برند عبارت است از اسم، عبارت، سمبل، طرح، و یا ترکیبی از این موارد است که بیان کننده ماهیت اصلی ووجودی یک شرکت، محصول و یا یک خدمت است.در درجه نخست برند یک تعهد است و میگوید که شما آن نام را میشناسید و به تعهد آن اعتماد دارید. اعتماد هدف اصلی و حیاتی برند است. امروزه برند و نام تجاری یکی از مهمترین مباحث بازاریابی است که پیش روی تمامی شرکت ها، من جمله شرکت ها ی تجاری قرار دارد. این اهمیت تا حدی است که مدیریت برند[۱۹] به رشته مستقلی در محافل علمی تبدیل شده است. برندها از لحاظ اقتصادی واستراتژیک جزو داراییهای با ارزش شرکتها و حتی بدون اغراق از با ارزش ترین دارایی های آنها محسوب میشوند(دهدشتی شاهرخ و همکاران،۱۳۹۱)
در دنیای رقابتی امروز که کالاها از نظر فیزیکی تمایز چندانی با یکدیگر ندارند یک نام تجاری معتبر که وسیله ارتباطی بسیار مهمی در فرایند مدیریت ارتباط با مشتری میباشد، میتواند مزیت رقابتی چشمگیری ایجاد کند. نامهای تجاری به مصرفکنندگان وسیله ای برای انتخاب ارائه میدهند و تنها وجود نامهای تجاری است که موجب میشود یک محصول از محصول دیگر به آسانی متمایز شود (غفاری آشتیانی و میر، ۱۳۹۰).
برند چکیده ای است از هویت، اصالت، ویژگی و تفاوت. برند این اطلاعات را در یک کلمه با علامت متمرکز شده است، بر میانگیزد. به همین دلیل است که برند برای تبادلات کسب و کار حیاتیاند. برند به عنوان ابزار بازاریابی نقش ویژه ای را در شرکتهای خدماتی ایفا میکنند چرا که برند قوی اعتماد را در محصولات ناملموس افزایش داده و مشتریان را قادر به ادراک بهتر و ملموس تر شدن آنها میکند. یکی از مهم ترین استراتژی های هر سازمان برای پیروزی، تدوین مدیریت و چشم انداز برند است. برند به عنوان رکن و اساس بازی رقابتی امروز، عنصری است که باید به دقت تعریف، ایجاد و مدیریت شود تا سازمان و شرکتها بتوانند با تکیه بر این ستون خیمه گاه کسب و کار خود، سودآوری هر چه بیشتر را رقم بزنند (مؤتمنی و همکاران، ۱۳۸۹).
برند در واقع خلاصه ای از فعالیت شرکت است که باعث ارتباط مشتری با شرکت میگردد. در دنیای پر رقابت امروز که سرعت ورود رقبای جدید به بازار و ارائه خدمات متفاوت بسیار بالا است، با توجه به هزینههای بالای یافتن مشتریان جدید، حفظ مشتریان فعلی بسیار مهم است. برای این منظور داشتن رابطه عمیق با مشتریان بسیار حائز اهمیت است که میتوانیم با بهره گرفتن از اعتبار نام تجاری خود به این هدف دست یابیم. برند میتوانند ویژگیهای شخصیتی مشابه انسان به خود بگیرند و آنچه مسلم است تمامی نامهای تجاری شخصیت دارند. شخصیت مناسب برند میتواند فرد را به برقراری یک رابطه عمیق با برند تشویق کند (غفاری آشتیانی و میر، ۱۳۹۰).
اکونومیست[۲۰] مجله معتبر و شاخص در حوزه کسب و کار سال ۱۹۸۸ را سال برند نامید.ریشه برندیگ[۲۱] را میتوان در چهار قرن پیش جستجو کرد. کلمه آلمانی branderاولین بار برای بازاریابی کنترل موجودی در خرده فروشیها استفاده شد که در آن معمولا با بهره گرفتن از میلهای آهنی و داغ محصولات را میسوزانند هر چند از این مفهوم ابتدا برای محصولات مشتریان استفاده شد، اما از آن زمان برای موجودی های دیگر شامل خدمات، مکانها و حتی در حوزه بازاریابی صنعتی نیز بهره گرفته شده است )کی فرزندی اصل، ۱۳۹۱)
کاتئورا و ال گراهام (۱۳۸۳) معتقدند که برند تجاری عبارت است از نام، واژه، علامت و طرح و یا ترکیبی از آنها که برای شناسایی کالا و خدمات یک فروشنده مورد استفاده قرار میگیرد و باعث متفاوت نمودن آنها از کالاها و خدمات رقبا میشود. یک برند تجاری باعث میشود تصویر یکپارچه از شرکت در زمان تداعی میشود و در اثر استفاده از این برند تجاری برای کالاهای دیگر شرکت کارایی بالا رفته و هزینههای ممکن کاهش مییابد (کیفرزندی اصل، ۱۳۹۱).
قرنها است که علم برند سازی به عنوان ابزاری برای ایجادتمایز میان کالاهای یک تولید کننده از سایر تولید کنندگان مطرح است. طبق تعریف موجود در کتاب فرهنگ واژگان موسسه اینتربرند[۲۲]،"برند ترکیبی از ویژگیهای مشهود،غیر مشهود و نمادین شده از یک علامت تجاری که به درستی مدیریت شود، ارزش و اعتباربه همراه میآورند “ارزش"تعبیرات مختلفی دارد. برند از دیدگاه مصرف کننده یا بازاریابی، قول و تحویل یک تجربه، از دیدگاه تجارت، تضمین درآمدهای آتی و از جنبه قانونی، تکهای قابل تفکیک از دارایی فکری است. هدف برند ایجاد روابطی است که درآمدهای آتی را با رشد ترجیح و وفاداری مشتری ایجاد و تضمین میکند برند تصمیم گیری را آسان میکنند، اطمینان از کیفیت محصول را برآورده میسازند و گزینهای مناسب، متفاوت و معتبر را درمیان پیشنهاد های متناقص در حال رقابت ارائه میدهند.”
برند را نمی توان یک نماد بر روی یک محصول یا صرفا یک طرح گرافیکی یا تزئینی محض، تنزل داد. یک برند امضایی است بر یک فراگرد مرتبا تازه شونده و خلاق، که محصول” الف"را امروز به بار میآورد، محصولات"ب"و “پ” را فردا، و الی آخر.
برندها میتوانند ریسک تصمیم گیری خرید یک محصول را کاهش دهند .مصرفکنندگان در خرید و مصرف یک محصول با ریسک ها و مخاطرات مختلفی ریسک های کارکردی، ریسک سلامتی، ریسک مالی، ریسک اجتماعی، ریسک روان شناختی، ریسک زمانی، از جمله مواجه میشوند (مومنی و همکاران، ۱۳۹۲).