به اعتقاد دژکام(۱۳۸۳) اختلاف سنی در ازدواج تا حدود ۵ سال مناسب است؛ البته استثنا نیز وجود دارد، اما چون سن از جنبههای روانی و فیزیولوژیکی میتواند در ارتباطات زناشویی تأثیرگذار باشد، تفاوت زیاد آن میتواند در شادکامیزناشویی، تأثیرات سوئی به دنبال داشته باشد. این اعتقاد که شوهر کمیبزرگتر از زن باشد ریشه در عوامل متعددی دارد که به دو مورد از آن ها اشاره میشود:
۱- دختران از لحاظ زیستی چند سال زودتر از پسران به بلوغ جنسی میرسند، همان گونه که زنان زودتر از مردان، قابلیت باروری را از دست میدهند و تمایلات جنسی در مردان دیرتر از زنان فروکش میکند. احتمالاً از اینرو، دختران باید چند سال زودتر از پسران ازدواج میکردهاند تا از اوائل دورهای که هیجانات جنسی و قابلیت باروری در آن ها بروز میکند، شوهردار بوده و در آخر دوره نیز تقریباً همزمان با شوهران خود، از فعالیت جنسی فاصله گیرند.
۲- تقریباً در همه جوامع، مردان مسئول اصلی تأمین مخارج مالی خانوادهاند. این مسئولیت موجب میشود آنان تا آن زمان که از جهت اقتصادی، آمادگی تأمین و اداره خانواده را نداشته باشند، نتوانند ازدواج کنند، مگر در موارد خاصی که والدین تأمین مالی خانواده نوپای فرزند خود را بر عهده بگیرند، اما از ناحیه دختران این الزام اقتصادی وجود نداشته و میتوانند پس از بلوغ ازدواج کنند. اگر اختلاف و تفاوت سنی زوجین متناسب نبوده و فاصله سنی زوجین تفاوت فاحش داشته باشد، احتمال آسیب به سلامت و دوام خانواده بسیار افزایش مییابد؛ چراکه فاصله سنی زیاد بین زوجین، فاصله عمیق اجتماعی را به همراه خواهد داشت؛ به عبارت دیگر، دو نفر از دو نسل متفاوت خواهند بود. کارلسون[۳۱] در این زمینه معتقد است: چون انتظارات و شیوه نگرش اشخاص در سنین متفاوت فرق میکند، افرادی که دارای سن متفاوت هستند در فرهنگ و اندیشه ایشان نیز تفاوت وجود دارد؛ از اینرو، تفاوت وسیع سنی با خود، تفاوتهای وسیع فرهنگی و جهانبینی را به همراه خواهد آورد و بر بنای زوجیت و سعادت زناشویی، تأثیر خواهد گذاشت(ساروخانی،۱۳۷۰).
بخش دوم :
خود توصیف گری بدنی
۲- ۱۳- تصویر بدنی
اصطلاح تصویر بدنی اولین بار به وسیله شلدر[۳۲] (۱۹۲۰) به عنوان تصویر ذهنی، از بدن و جسمان و نحوه ظهور آن در نظر خودمان تعریف شد. این تعریف دارای دو بعد ادراکی و نگرشی است(گلسون و فریک[۳۳]، ۲۰۰۶). یکی از شایع ترین مشکلات روانشناختی زنان، وجود نقص در تصویر بدن است. ظاهر فیزیکی قسمت مهمی از تصویر بدنی است، زیرا اولین منبع اطلاعاتی است که دیگران برای تعاملات اجتماعی با فرد، از آن استفاده میکنند بنابرین، این عامل نقش اساسی در تعیین باورها و رفتارها درباره بدن فرد، بازی میکند. اثرات روانشناختی تصویر بدنی شامل عوامل ادراکی، تحولی و فرهنگی_اجتماعی است(ریردان و کاف[۳۴]، ۱۹۹۷). تصویر ذهنی بدنی از سه مفهوم اصلی واقعیت بدن، یعنی بدن فرد آن گونه که هست، بدن ایده آل، یعنی بدنی که فرد آرزومند آن است و بدن نمایشی، یعنی بدنی که فرد نمایش میدهد و از دو دسته واکنش تعدیل کننده شخصی یعنی شیوه های سازگاری و شبکه حمایت اجتماعی تشکیل شده است (پرایس[۳۵]، ۱۹۹۳). تحقیقات مختلف نشانگر حساسیت بسیار بالا و آسیب زای زنان و دختران نسبت به تصویرذهنی بدنی تصویر بدنی، بازنمایی درونی ظاهر بیرونی فرد است که ابعاد، میباشد (تامسون و هاینبرگ[۳۶]، ۱۹۹۴). اهمیت تصویر بدنی و، جسمانی و ادراکی و نگرش نسبت به آن ها را در برمی گیرد (پارزینسکی[۳۷]، ۱۹۹۰). جذابیت ظاهری در بین زنان و نوجوانان بیشتر از سایر اقشار جامعه است (محمدی و سجادی نژاد،۲۰۰۷).
اگر چه توافق کمی بین تعاریف دقیق از تصویر بدن وجود دارد، ولی در اینکه تصویر بدن یک ساختار چند بعدی است اختلاف کمی وجود دارد. تامپسون و همکاران[۳۸] (۲۰۰۸) پیشنهاد کردند که “تصویر بدن” به عنوان یک نماینده ی داخلی از ظاهر بیرونی خود شما که قابل قبول است, آمده است. با این حال، ممکن است مفهوم Over simplistic، با توجه به پیچیدگی از تصویر بدن به وجود اید. نگرانی در مورد محدوده تصویر فرد از بدن از یک تمایل طبیعی به نگاه جذاب، نارضایتی از بدن، به نگرانی های پاتولوژیک با thinness یا کمال گرایی میباشد. مسائل پزشکی که ممکن است از نارضایتی بدنی در هر دو انتهای زنجیره وزن از بی اشتهایی عصبی گرفته تا چاقی وجود دارد به وجود آیند. در واقع، فقدان اقدامات برای بهتر کردن و تعدیل افزایش برای استفاده در ارزیابی، پیشگیری، درمان از نگرانی های تصویر بدنی در ارتباط با بیماری های پزشکی “تنها ترین منطقه نادیده گرفته شده در مطالعه از تصویر بدن” نامیده شده است. نقش نارضایتی بدنی در توسعه و نگهداری از خوردن به آسیب شناسی مشهور است؛ با این حال، نگرانی های تصویر بدنی مربوط به دیگر اختلالات روانی نیز هستند، و این اختلال در همه سنین در بیماران دیده می شود. تصویر بدنی منفی و اختلال در رفتار غذا خوردن در کودکان و نوجوانان شایع هستند(حق گوی،۱۳۸۶). تصور از خود همان خود ادراک شده است یعنی یک نقطه نظر عینی از مهارت ها، خصوصیات و توانایی ها یی که فرد از خود دارد(پاپ و مک هال[۳۹]، ۱۹۸۸).
“